نارنج سبز سیاسی اجتماعی تحلیلی

بررسی مطبوعات و نشریات فارسی زبان

نارنج سبز سیاسی اجتماعی تحلیلی

بررسی مطبوعات و نشریات فارسی زبان

صداوسیما و پوشش سقوط هواپیما در ارومیه -- عصرایران

خبرنگاران صداوسیما هزاران هزار کیلومتر آن طرف تر به فکر حقوق مسافران اروپایی و آمریکایی معطل شده در فرودگاه ها هستند و به مثابه دایه مهربان تر از مادر از اینکه آنها به دلیل برف و سرما و لغو پروازها،‌ کریسمس را باید در فرودگاه ها باقی بمانند به تکاپو می افتند اما حاضر نیستند برای مسافران ایرانی به مسئولیت معمولی خود در اطلاع رسانی بپردازند. همان مسافرانی که با پول آنها چرخ صداوسیما می چرخد و به جای رسیدن به فرودگاه ارومیه سر از سردخانه پزشکی قانونی و بیمارستان در آوردند.

رضا غبیشاوی -  یکی از مهمترین مسائل درباره حادثه سقوط هواپیمای مسافربری در نزدیکی ارومیه که منجر به مرگ جمعی از مردم شد؛ نحوه پوشش این اتفاق توسط صداوسیما بود. رسانه ای که پسوند ملی را به دنبال خود یدک می کشد اما کارکرد آن در این حادثه ثابت کرد صداوسیما با عبارت فاصله دارد.

اولین خبر از سقوط هواپیما در ساعت 19 و 45 دقیقه،  در بخش خبری 20و30 شبکه دو پخش شد و بعدا از آن در شبکه خبر که مشغول پخش برنامه بود، زیر نویس شد. شبکه خبر همچنین برای چند دقیقه کوتاه برنامه عادی خود را قطع و خبر فوری سقوط را اعلام کرد.

در بخش خبری 21 شبکه یک که به همراه بخش خبری 14، مهمترین و پرمخاطب ترین بخش های خبری تلویزیون هستند؛ سقوط، دومین خبر بود. با وجود گذشت بیش از یک ساعت، خبر سقوط بسیار کوتاه با ارائه جزئیات حداقلی بدون هیچ فیلم، ارتباط مستقیم با ارومیه، عکس یا حداقل نقشه ای از محل حادثه یا فرودگاه ارومیه یا وضعیت خانواده های قربانیان منتشر نمی شود و تنها به مکالمه تلفنی ساده و بسیار روتین با مدیر روابط عمومی سازمان هواپیمای کشوری اکتفا می شود که وی نیز عبارت های کلیشه ای را تحویل مخاطبان می دهد. از همان عبارت هایی که گوش هایمان به شنیدن آنها عادت کرده و همه آنها را از حفظیم: "در حال بررسی هستیم."

گوینده خبر به سرعت از "سقوط" می گذرد و ادامه خبرها به روال همیشگی ادامه می یابد. پخش گزارشی مفصل از باریدن برف در تهران و مصاحبه با مردم و ابراز خوشحالی آنها از بارش برف و زیبایی های آن و الخ.

در بخش خبری 22 و 30 شبکه دو، سقوط اما نخستین خبر بود. اولین فیلم و تصاویر به همراه گزارش خبرنگار از محل همراه حادثه سه ساعت بعد از سقوط از شبکه خبر و شبکه تهران منتشر شد. گزارش عینی خبرنگار واحد مرکزی خبر هم در صبح روز بعد منتشر شد. جالب اینجاست که در فردای حادثه، خبر سقوط پس از گذشت 25 دقیقه از آغاز بخش خبری 14 شبکه یک و گذشت حدودی همین  زمان در بخش خبری 21 شبکه یک به آن پرداخته می شود.

شبکه استانی آذربایجان غربی نیز با پخش برنامه های مختلف مانند فیلم و موسیقی تا ساعت یک بامداد مسئولیت خود را برای اطلاع رسانی از این حادثه به خوبی انجام داد.

همچنین در حالی که در شهر عزای عمومی اعلام شده بود، آگهی های تبلیغاتی با آهنگ ها و ترانه های شاد پخش می شد به گونه ای که برخی مردم در تماس با صدا و سیمای آذربایجان غربی اعتراض کردند که اگر دو روز دندان روی جگر بگذارید و نمک به زخم مان نپاشید، ورشکست نمی شوید.

 کارهایی که صداوسیما می توانست انجام دهد

اگر امکان راه اندازی شبکه خصوصی بود قطعا صداوسیما نمی توانست چنین به دور از مسئولیت حرفه ای به پوشش خبری سقوط بپردازد.  همانطور که از نیروهای امدادی و دیگر مقامات مسئول انتظار واکنش سریع و مسئولانه در برابر حادثه سقوط می رود از صداوسیما نیز انتظار است که به مسئولیت حرفه ای خود در اطلاع رسانی سریع و دقیق و همه جانبه از حادثه ای که همه مردم ایران با دلهره و ناراحتی، کنجکاوانه جزئیات آن را پی گیری می کنند عمل کند.

به بیان بهتر، باید خبرنگاران و تصویر برداران صدا و سیما همانند نیروهای امدادی به محل حادثه بروند و از همان جا مستقیماً به اطلاع رسانی بپردازند. شبکه خبر می توانست برنامه های عادی خود را قطع کند و به جای گفت و گو درباره مسائل خنثی و دارای اولویت دست چندم و پخش برنامه های عادی، بر دریافت و انتشار مستمر جزئیات مربوط به حادثه سقوط متمرکز می شد تا عطش مهلک مردم را برای دریافت اطلاعات پاسخ می گفت.

در بخش های خبری مختلف یکشنبه شب می شد ضمن تماس تلفنی با خبرنگار از هنگام حرکت به سمت محل حادثه تا رسیدن به آن مشاهدات وی را برای مخاطبان نقل کرد. می شد ارتباط مستقیمی از فرودگاه ارومیه یا محل حادثه یا از نزدیک ترین منطقه به محل حادثه برقرار کرد و تصویری از وضعیت خانواده های بازماندگان منتقل کرد و مردم را به محل حادثه و حال و هوای آن برد.

 پوشش صداوسیما از معطلی های مسافران در فرودگاه های اروپا و آمریکا

صداوسیما در چند وقت اخیر به شدت بر مسئله معطلی مسافران در فرودگاه های اروپایی به دلیل برف و سرما و لغو پروازها متمرکز شده بود. گزارش های خبری و مصاحبه با آنها را ترجمه و پخش می کرد. خبرنگاران صداوسیما در اروپا به سراغ این مسافران می رفتند و پای درد دل آنها می نشستند تا کانالی برای انتقال شکایت و اعتراضات آنها باشند و با یادآوری ملال آور و بیش از حد این موضوع مقامات مسئول و دولت های اروپایی را متهم کند و وسیله ای برای سرکوفت زدن به آنها بیابد.

عجیب آنکه صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران آنقدر که به معطل شدن مسافران در فرودگاه های اروپا و آمریکا اهمیت می دهد یک دهم آن را برای مسافران ایرانی کشته شده در سانحه هوایی در کشورمان قائل نیست.

خبرنگاران صداوسیما هزاران هزار کیلومتر آن طرف تر به فکر حقوق مسافران اروپایی و آمریکایی معطل شده در فرودگاه ها هستند و به مثابه دایه مهربان تر از مادر از اینکه آنها به دلیل برف و سرما و لغو پروازها،‌ کریسمس را باید در فرودگاه ها باقی بمانند به تکاپو می افتند اما حاضر نیستند برای مسافران ایرانی به مسئولیت معمولی خود در اطلاع رسانی بپردازند. همان مسافرانی که با پول آنها چرخ صداوسیما می چرخد و به جای رسیدن به فرودگاه ارومیه سر از سردخانه پزشکی قانونی و بیمارستان در آوردند.

جالب اینکه در لغو پروازها به دلیل برف و سرما و معطلی مسافران در اروپا ، مسئولان یکی از متهمان هستند اما در سقوط هواپیما و مرگ مسافران در ایران، خبری از سهم مسئولان در این حادثه نیست.

البته صدا و سیمای ما، فقط در سانحه سقوط هواپیما از بقیه عقب تر نیست. پیش از این و در روز پنجم آذرماه نیز حادثه ای مشابه اتفاق افتاد: در روز پنجم آذرماه زلزله ای نزدیک به 6 درجه ریشتر در جنوب استان فارس رخ می دهد. رویترز ساعتی بعد به نقل از مرکز زلزله نگاری آمریکا شدت زمین لرزه‌، عمق و محل دقیق کانون زلزله را اعلام می کند. شبکه الجزیره انگلیسی این خبر را به عنوان خبر فوری زیرنویس می کند و دیگر رسانه های خارجی نیز آن را در صدر اخبار خود قرار می دهند اما در صداوسیمای ایران صبح روز بعد ضمن خواندن خبری کوتاه درباره زلزله به مخاطبان وعده می دهد مشروح این خبر در بخش های بعدی به اطلاع آنها رسیده می شود. مثل اینکه چند دقیقه پیش زلزله شده است.

 پوشش خبری سقوط در شبکه های ماهواره ای و رسانه های دیگر

شبکه های خبری ماهواره ای به محض اطلاع از سقوط آن را در قالب خبر فوری زیرنویس کرده و جزئی از نوار خبری پائین صفحه خود قرار دادند. این حادثه، خبر نخست آنها در بخش های خبری بود. با کارشناسان و خبرنگار خود در تهران تماس گرفتند و سعی کردند با تلاش زیاد جزئیاتی از این حادثه را مخابره کنند. جالب اینکه شبکه سی ان ان بلافاصله پس از پخش خبر فوری سقوط هواپیما در حومه ارومیه علاوه بر گفت و گو با کارشناس مسائل ایران، در برنامه پیش بینی آب و هوا نیز وقتی کارشناس آب و هوا به خاورمیانه رسید به شهرهای تبریز ارومیه و تهران و وضعیت فعلی و آینده آب و هوای آنها به طور ویژه اشاره کرد.

نکته دیگر نیز توجه به خانواده های قربانیان این حادثه بود. در صورتی که نگاه همه رسانه های داخلی اعم از صداوسیما و خبرگزاری ها به مسافران و سقوط هواپیما بود کسی به خانواده های این مسافران توجه کافی را نکرد و این خبرگزاری های خارجی رویترز و فرانسه بودند که تنها عکس هایی را از خانواده های قربانیان منتشر کردند.

 پوشش العربیه از حادثه سقوط هواپیمای باری در دبی

همچنین می توان به شیوه پوشش رسانه ای حادثه اخیر سقوط هواپیما در دبی اشاره کرد. هواپیمایی باری متعلق به شرکت آمریکایی که خدمه پرواز تنها سرنشینان آن بودند.

این هواپیما در منطقه ای در داخل پایگاه نیروی هوایی امارات در نزدیکی یکی از جاده های اصلی منتهی به دبی سقوط می کند. شبکه العربیه خبرنگار خود را به محل سقوط می فرستد. این خبرنگار از لحظه حرکت تا زمان رسیدن به نزدیکترین محل به سقوط در بخش های خبری مختلف تمامی جزئیات را می گوید. اینکه هوا صاف است. وضعیت عبور و مرور خودروهای عادی است ولی تعدادی از خودروها و مردم در مکانی در نزدیکی محل سقوط نظاره گر ماجرا هستند.

خبرنگار العربیه نمی تواند وارد منطقه نظامی شود ولی از نزدیک ترین نقطه به محل حادثه ارتباط مستقیم تصویری برقرار می کند و ضمن نشان دادن منطقه ای که در آن اتفاق افتاده مخاطب را با فضای حادثه آشنا می سازد.

همزمان در محل شبکه العربیه نیز فیلمی انیمیشنی و گرافیکی از این حادثه ساخته می شود که نشان  می دهد هواپیما چگونه سقوط کرده و به زمین برخورد می کند. سپس به بررسی فرضیه های مختلف می پردازد. با کارشناس هوانوردی به گفت وگو می نشیند. با مقامات فرودگاه دبی و هوانوردی مصاحبه می کند و وضعیت این فرودگاه را جویا می شود. مبدا و مقصد پرواز بررسی می شود و محموله های این هواپیما. سابقه هواپیما شرکت سازنده و مالک آن و خیلی چیزهای دیگر.

آنقدر این پوشش خبری غنی و مفید بود که به خودم گفتم حتما مقامات مسئول در امارات نیازی به تماس با دیگر بخش های مدیریتی و کسب اطلاع ندارند و صرف پیگیری العربیه برای آنها کفایت می کند و البته همه این اطلاع رسانی ها در ساعت های اولیه پس از سقوط هواپیما روی داد.

  پوشش جنگ عراق و لبنان را فراموش نکرده ایم

البته مخاطب ایرانی به اینگونه پوشش رسانه ای حوادث مختلف توسط صداوسیما عادت کرده و صحنه هایی از آن را به یاد دارد. در جنگ 2003 آمریکا علیه عراق در حالی که همه شبکه های خبری در مناطق مختلفی از عراق خبرنگار داشتند و جنگ را پیگیری می کردند صداوسیمای ایران به خبرنگار خود در طرف ایرانی رودخانه مرزی اروند در آبادان بسنده کرده بود که ماننده فالگیران که با نگاهی به ته مانده قهوه در فنجان، حجم زیادی از اطلاعات را بیان می کنند خبرنگار صداوسیما نیز با نگاه کردن به آن سمت رودخانه و حداکثر زوم کردن دوربین فیلم برداری بر شهر مرزی فاو عراق تمامی تحولات جنگ عراق را از بیان می کرد.

در بغداد نیز صداوسیما تنها تصویر میدان مرکزی این شهر یعنی میدان فلسطین را پخش می کرد و خبرهای بی روحی را می گفت. احتمالا خبرنگار ایرانی از بالکن اتاقش در هتل فلسطین که مشرف به میدان فلسطین است به فعالیت رسانه ای مشغول بود و خبرهایش در این حد بود که الان برق قطع شد یا چند دقیقه قبل 4 فروند هواپیما از بالای شهر رد شدند! و این درحالی است که در همان مقطع دفتر شبکه ابوظبی در بغداد مورد هدف قرار گرفت و خبرنگارش زخمی شد. دفتر الجزیره در بغداد هدف قرار گرفت و یک نفر از این رسانه کشته شد. دو نفر از خبرنگاران شبکه ال بی سی از مسیر ایران سعی کردند از رودخانه اروند بگذرند که توسط نیروهای عراقی بازداشت  شدند.

پس از آن در جنگ لبنان نیز در حالی که خبرنگاران مرد صداوسیما کیلومترها دورتر از صحنه جنگ بود، زنانی مردانه در نزدیک ترین مکان به محل درگیری در جنوب لبنان، گزارش لحظه به لحظه و البته جذاب تجاوز  وحشیانه 33 روزه اسرائیل علیه لبنان و مقاومت جانانه حزب الله را به تصویر کشیدند تا خبرنگاران صداوسیما تنها به این اکتفا کنند که در روزهای بعد از جنگ خاطرات خود را بیان کنند یا به مناطق سابقا جنگی بروند و لاشه تجهیزات و ادوات نظامی را نشان بدهند و بگویند بله اینجا جنگ بوده است.

مخاطبان هیچ گاه فعالیت های خبرنگاران شبکه های الجزیره و العربیه را از نزدیکترین خط مقدم نبرد در جنوب لبنان از یاد نمی برند. در آن هنگام که می شد از تصاویر پشت سر خبرنگاران، سقوط گلوله ها و موشک های اسرائیلی را دید.

در جنگ لبنان یکی از خبرنگاران زن شبکه العربیه برای مرخصی به همراه مادرش در لبنان به سر می برد اما به هنگام جنگ برای پوشش رسانه ای این اتفاق به مجموعه خبرنگاران این شبکه در خط مقدم جنگ ملحق می شود.

 نتیجه گیری

صداوسیما متعلق به همه ایرانیان است. انتظار مردم از صداوسیما به طور ویژه به عنوان تنها مجموعه انحصاری رادیو و تلویزیونی که از بودجه عمومی نیز ارتزاق می کند این است که اگر در جهت گیری های سیاسی اقتصادی اجتماعی و ... نشان دهنده خواست همه یا بخش مهمی از مردم نیست حداقل برای جان مردم ارزش قائل باشد و این حساسیت و اهمیت دهی را نشان دهد.

نشان دهد که برای مرگ دلخراش 77 ایرانی در سانحه سقوط هواپیما غمگین می شود و می داند که میلیون ها ایرانی از سراجبار و البته اکراه نگاه به شبکه های صداوسیما دارند تا شاید مروتی به خرج دهد و مخاطبان را از آنچه جان ایرانیان را به خطر انداخته مطلع کند .

اگر صداو سیما این گونه نباشد به صراحت باید گفت رسانه ای عمومی که با پول مردم فعالیت می کند ولی برای جان مردم ایران به اندازه کافی ارزشی قائل نیست  بهتر است امکاناتش را صرف امور خیریه کند و محوطه بزرگ جام جم در اختیار صداوسیما در تهران نیز به پارک ملت اضافه شود تا هم وسعت یکی از زیباترین پارک های پایتخت افزایش یابد و هم به این شکل سودی نصیب این مردم شود و اساسا صداوسیمایی هم نباشد تا انتظاری به وجود بیاید.
http://www.asriran.com/fa/news/152710/%D8%B5%D8%AF%D8%A7%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%85%D8%A7-%D9%88-%D9%BE%D9%88%D8%B4%D8%B4-%D8%B3%D9%82%D9%88%D8%B7-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B1%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%87
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد