این روزها دیگر ناتوانی در خواندن و نوشتن
تنها دلیل بیسوادی نیست. خیلی وقت است که بیسوادی معیارهای بیشتری پیدا
کرده، چنانچه مسلط نبودن بر زبان انگلیسی و یا ناتوانی در استفاده از
کامپیوتر، از جمله این مصادیق هستند، که با این حساب نمیتوان خیلی راحت از
درصد بالای میزان سواد در سطح جامعه صحبت کرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، باسواد بودن، با این معنای جدید بر لزوم
ارتباطی گستردهتر از سطح یک جامعه تاکید دارد و این ارتباط بیش از هر
فرآیند دیگری به یادگیری و فهم زبانی بینالمللی نیاز دارد تا این چرخه
کامل شود.
در دنیایی که به سرعت تغییر میکند به نظر میرسد، لزوم یادگیری زبان
دوم، بر کسی پوشیده نیست،اما با توجه بیشتر به وضعیت و نتیجه آموزش زبان در
مدارس ایرانی میتوان دریافت شکاف بزرگی در روند آموزش زبانهای خارجی در
سیستم آموزشی کشور دیده میشود.
براین اساس در سیستم آموزشی کشور، آموزش زبان انگلیسی از دوران
راهنمایی شروع میشود، اما میزان پایین ساعات تدریس و نیز سیتسم آموزشی
نادرست که صرفاً بر دستور زبان تکیه دارد، باعث میشود که خروجی نهایی
دانشآموز پس از پایان دوران تحصیل و دریافت دیپلم چندان کامل و جامع
نباشد.
چنانچه دانشآموزان ایرانی پس از صرف 6 سال یادگیری زبان حتی قادر به
نوشتن یک نامه کوتاه، مکالمهای مختصر به زبان انگلیسی حتی درحد گفتوگوی
روزانه نیستند. بها ندادن به ارزش و جایگاه واقعی این درس در آزمونهای
سراسری خود نیز داستان جالبی است، ضریب پایین این درس در آزمون ورودی
دانشگاهها به نوعی باعث میشود که بسیاری از دانشآموزان نسبت به آن
بیتفاوت شوند و مثلاً همان روش دوران دانشآموزی را در برابر آن پیش
بگیرند، یعنی فقط دورهای به آن بپردازند و نیازشان را به صورت حداقلی رفع
کنند.
شش سال آموزش زبان انگلیسی در بیشتر مدارس ایرانی به اعتقاد بسیاری از
کارشناسان آموزش و پرورش و زبانشناسی تنها صرف وقت و اتلاف زمان محسوب
میشود. آن هم در شرایطی که برخی از دانشآموزان پس از فارغالتحصیل شدن و
یا حتی در زمان تحصیل و به موازات برنامههای آموزشی مدرسه به یادگیری
زبان انگلیسی در آموزشگاههای آزاد میپردازند و به تدریج نیز بر تعداد
متقاضیان حضور در این آموزشگاهها افزوده میشود.
مسائل و مشکلات پیش رو یادگیری زبان در مدارس ایران تنها مربوط به زبان
انگلیسی که شاید هنوز از آنان به عنوان زبان بیگانه یاد میشود نیست، بلکه
مسائلی مشابه گریبانگیر زبان عربی نیز هست.
خلاء نقش سیستم آموزشی، کتابها و معلمان در آموزش زبان
به نظر میرسد بیش از نقش دانشآموزان و انگیزه آنها، سیستم آموزشی،
کتابها و معلمان در این مسئله نقش داشته باشند، و مسئولان آموزش و پرورش
کم و بیش به اهمیت این مسئله پیبردهاند و در صدد ایجاد تحول در نظام
آموزشی زبان در مدارس هستند از آن جمله، تغییر سن آموزش زبان از راهنمایی
به دوران ابتدایی است چنانچه سعدالله نصیری، عضو کمیسیون آموزش مجلس در
گفتوگو با خبرنگار ایلنا، تاکید میکند که بهترین زمان یادگیری زبان
دوران کودکی است و او به تجربه موفق هند اشاره میکند که آموزش زبان را از
ابتدایی شروع میکند.
او میگوید: این چنین است که در کنفرانسها و محافل بینالمللی آنها
بسیار خوب و فعال ظاهر میشوند و این در حالی است که متاسفانه دانشجویان
سطح بالای ما نمیتوانند بهرهمندی لازم را داشته باشند، چرا که هم در
ارائه خوب با مشکل مواجه میشوند و هم با فهم و ارتباط متقابل.
به اعتقاد نصیری سبک آموزش زبان در سیستم آموزشی کشور ما سبکی غلط و
سنتی است و دانشآموزان 6 سال را صرف میکنند اما عملا هیچ کاربردی برای
آنها ندارد.
او ادامه میدهد که امروزه با پیشرفت زیاد و سریع وسایل کمک آموزشی و
اینترنت نظام آموزشی ما همچنان همان متد سنتی و ناکارآمد خود را دارد که
این نشان میدهد نظام آموزشی کشور در این زمینه اصلا دچار تحول نشده است.
پرداختن به آموزش زبان انگلیسی به معنی بیتوجهی به زبان مادری نیست
نصیری نقش مهم و اصلی آموزش و پرورش را در تدوین یک برنامه جامع برای
تصحیح سیستم آموزش زبان میداند که کاملا به جزئیات بپردازد در غیر این
صورت یک سری طرحهای کلی وارد مجلس میشود اما از آنجایی که پشتوانه محکمی
ندارند مورد استقبال قرار نمیگیرند.
به گفته او توجه و پرداختن به آموزش زبان انگلیسی به معنی بیتوجهی به
زبان مادری نیست، بلکه از این طریق ما میتوانیم کشور خود را پیشرفت دهیم و
علوم و فنون جدید را کاربردی کنیم.
او ادامه میدهد: امروزه توسعه علم در کشورهای اروپایی و آمریکایی است و
به ناچار برای فراگیری علم باید زبان انگلیسی را فرا بگیریم چنانچه در
گذشته ایران کشوری پیشرفته بود و از کشورهای دیگر به ایران میآمدند و از
طریق یادگیری زبان فارسی علوم را فرا میگرفتند و امروزه ما باید این کار
را انجام دهیم.
عضو کمیسیون آموزش مجلس در ادامه تغییر کتب درسی زبان، نظارت بر
کارآمدی آموزشهای ضمن خدمت معلمان و استفاده از وسایل کمک آموزشی و ...
را از جمله راهکارهای مناسب برای بهبود آموزش زبان میداند و معتقد است،
سیستمی که مدارس غیرانتفاعی در آموزش زبان دارند خوب و کارآمد است و او
همراهی آموزشکدههای آزاد زبان در کنار مدارس را مطلوب میداند چرا که به
اعتقاد او آنها از اساتیدی مجرب بهرهمند هستند.
مشکل از معلمان زبان و روش تدریس است
معاون آموزش متوسطه وزیر آموزش و پرورش با اشاره به اینکه وضعیت آموزش
زبان در مدارس اصلا مطلوب نیست، گفت: عمده مشکل آموزش زبان در مدارس به
نحوه تدریس معلمان باز می گردد، برخی از معلمان زبان توانمند نیستند و حتی
در سبک و سیاق تلفظ خودشان هم ایراد وجود دارد.
ابراهیم سحرخیز ادامه داد: اینکه یک معلم، انگلیسی را به زبان بریتیش
تلفظ می کند و معلم سال بعد، آمریکایی ، همین باعث میشود که دانشآموز در
آموزش زبان دچار اختلال شود.
وی افزود: معلمان زبان در کلاس درس باید به طور کامل انگلیسی صحبت کنند
و فرصت فارسی صحبت کردن را از دانش آموز بگیرند که هم اکنون این امر اتفاق
نمی افتد.
معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش تعداد بالای دانش آموزان در
ساعت درس زبان انگلیسی را یکی دیگر از مشکلات عنوان کرد و گفت: تعداد دانش
آموزان باید در این درس پایین باشد تا معلم بتواند به شکل رو در رو و تک به
تک با دانش آموزان مکالمه داشته باشد در حالیکه هم اکنون معلمان درس زبان
ما نمیتوانند در یک جلسه با نیمی از دانش آموزان هم مکالمه داشته باشند.
هم اکنون دانش آموزان در همه کشورها از پایه ابتدایی زبان انگلیسی را
میآموزند و در دورههای بعد به راحتی توانایی مکالمه این زبان را به عنوان
زبان بین المللی دارند، اما این مشکل در ایران علی رغم مشهود و علنی بودن
آن در نظام آموزشی و تائید همه کارشناسان و مسئولان آموزش و پرورش مثل یک
صورت مسئله روشن و قابل حل، حل نشده باقی مانده است.