"سندرم باندگرایی مخملیسم"در مسولین - آینده نیوز

حسن فاتحی در یاداشتی برای آینده نوشته است:

بنده وقتی رفتارها وکارکردهای متناقض برخی مدیران ومدعیان خدمت را به نظاره می نشینم وبه عنوان یک شهروند معتقد به حاکمیت اسلامی نگران الگو پراکنی های مرضی در شیوه مدیریتی اسلامی می گردم خیلی براحتی متوجه می شوم که جریانی با تظاهر به دیانت ظلم بزرگی در حق حاکمیت اسلامی مرتکب می شود.

برای اینکه بتوانم به این جریان بیمار بپردازم با تامل فراوان واژه "سندرم باندگرایی مخملیسم" (نشانگان باندگرایی درنقاب ارزش) را برگزیدم هرچند که ازهربعدی می شود به این الگوهای بیمار مدیریتی اشاره نمود.

سندرم در اصلاح روانشناختی به معنی نشانگان وعلائم بیماری اطلاق میگردد ومخملیسم هم درواژه نامه سیاسی به معنی تفکرات رنگی نرم توام با تزویر بکارمی رود.

علت اینکه بنده سندرم باندگرایی مخملیسم را برگزیدم برمی گردد به مجموعه علائم مشترک تعمدی که با علم به خطا بودن آنها ازسوی جریان هیاهو مورد وفاق قرار می گیرد ودراین راستا آنها حتی برای نپذیرفتن واقعیتها وتوهم سالاری حاضرند مخالفین ومنتقدین خودرا باواژه های نابجا مثل" نومنافقین" "سران فتنه" "ضدانقلاب" "آشوبگر" و.....مورد خطاب قرار دهند.

باندگرایی وتفکر تیمی اگر برمبنای اصول اعتقادی فرقه گرایانه افراطی شکل گیرد درنهایت شبیه تظاهر وتحجر طالبانی نمود واقعی بخود می گیرد یعنی درابتدا برای فریب توده ها دم از مباحث ارزشی ومذهبی براه می اندازند وبعد بنا بر سلایق بیمار روحی خود قتل وکشتار وحتی توسعه موادافیونی را با توجیه های خاص خودشان پیشه می نمایند.

واقعیت مسلمی که من بهش اعتقاد دارم این است که جریانی حول محور قدرت واقتدارگرایی مرضی که به حقوق دیگران توجه ندارد به شکل نرمی با الگوهای مدیریتی تیم گرایانه سودجویانه شخصی درحال هیاهوسالاری می باشد ودراین وادی حتی ارزشهای ثابت اخلاقی را می خواهند سلیقه ای تفسیر نمایند واگر عمل شایستی از طرف جریان غیرخودشان صورت پذیرفت کوچک بشمارند ولی اگر جریان فکری خودشان ووابستگان هم خوراکیشان عمل ناشایستی هم انجام دهند مباح تلقی نمایند!.

چطور می شود مدیری وابسته به جریانی خاص اگر زمین وزمان هم ازش انتقاد درستی نمایند ومصادیق رفتارهای مجرمانه آنها را بازگو نمایندکسی بهش توجه نمی کند ولی باهیاهو شخصیتهای وارسته نظام اسلامی که حقی برگردن این مرزوبوم دارند ناجوانمردانه به فساد وفتنه انگیزی متهم نمایند؟!

شاخصه هایی مانند قدرت , جاه طلبی , درآمدهای سودجویانه شخصی ,لجبازی وهیاهوسالاری ریاکارانه ودرنهایت اصرار برمواضع غلط ,تفاسیر گزینشی وتیم گرایانه به عنوان سندرم مشترک باندگرایی مخملیسم خودرا نشان می دهد وهمه این نشانگان درنهایت به زیر سئوال رفتن حاکمیت اسلامی با الگوی مدیریت اسلامی مبتنی بر اخلاق گرایی ختم می شود .

راهکارهای مبارزه با بیماری سندرم باندگرایی مخملیسم:

1-وجود فضای رسانه ای آزادویا حداقل اصول گرایانه برای نقد وبه چالش کشاندن چنین شیوه های مدیریتی:

درجامعه ای که انتقادنباشد وجریانی به اقتدارگرایی مرضی بیندیشد درنهایت ارزشهای ثابت اخلاقی آنچنان متزلزل می شود که بحرانهای اجتماعی بخودی خود فراگیر می شود وچون چنین فضایی برای رشد باندگرایی مخملیسم لازم است فلذا فضای توانمند رسانه ای می تواندافکار عمومی را روشن نماید.

2-امکان سازی برای مانور بیشتر وقانونی نهادهای نظارتی مثل سازمان بازرسی ومجلس شورای اسلامی :

اگر مجلس شورای اسلامی بتواند استقلال خودرا درمباحثی که به حقوق ملت مربوط است حفظ نماید ونمایندگان محترم که با رای مردم امانت دارگشته اند نماینده ملت باشند ! آنوقت فرصتی برای باندگرایی مخملی ایجاد نخواهدشد ولی اگر نما ینده ای با فراموشی سوگند امانت داری خود به مجری گری روی آورد بیماری سندرم باندگرایی مخملیسم هویتی برای حاکمیت اسلامی نخواهدگذاشت.

3-شکل گیری فضایی برای مبارزه جدی بافساد بدون تعاملات باندگرایانه مرضی:

به نظرمن قوه قضائیه حاکمیت اسلامی ارزش واقعی خودرا درچنین شرایطی می تواند نشان دهد به شرطی که منبع قضاوتها نص صریح دستورات اسلامی باشد وازقانون تفسیر گزینشی بعمل نیاید اگرفسادی وجوددارد که قراین رسانه ای دال برآنست با آن مبارزه کاربردی نماید نه اینکه هرچند گاهی سخنانی احساسی زده شود وآخرسرهم نه مفسدی مجازات شود ونه مجرمی !

فضای مبارزه باسندرم باندگرایی مخملیسم هم باید به شکلی باشد که شامل قانون برای ضعفا نگردد وهرمقام ومسئولی سنجیده رفتارنکرد بااورفتار قاطعی به عمل آید واینکه افرادی را سران فتنه بنامیم ولی ازهیاهوهای مسلم وملموس جریانی عدول کنیم درواقع با تناقض گرایی خود به بی عدالتیها دامن خواهیم زد.

http://ayandenews.com/news/23837/