استاد محمد صالحی
محوراصلی تمامی کتب آسمانی از بهاگوادگیتا تا
تائودچینگ و از هابیل تا قرآن و ...
شکسپیر چقدر زیبا این
مفهوم رو توضیح میده :
تو
از کدامین گوهری
که هزاران هزار سایه
های شگفت ،
خود را در تو می
آویزند ؟
و این چگونه تواند
بود
که هر سایه ای را
صورتی
و هر صورتی را طرزی
و طرازی دیگر می بینم ،
و تو تنها یک چیز ،
و تو تنها یک ذات ،
و هر سایه ای را از
تو نقشی دیگر؟
اگر جمال آدونیس را
وصف کرده اند ،
مجملی از جمال تو
گفته اند ؛
و اگر چهره ی هلن را
که مجموعه ی زیبایی است ،
به تمام و کمال
ستوده اند ،
شبحی ناتمام از جمال
تو تصویر کرده اند ؛
و اگر از بهار و
تابستان سخن گویند ،
این یک سایه ی حسنِ
تو
و آن یک سفره ی
احسان توست .
ما تو را در تمامی
صورت های قدسی می شناسیم
و در هرچه بدیع و
زیباست ، نشانی از تو باز می یابیم.
اما در حسن خلق و
وفای عهد
نه تو به کس مانی و
نه هیچ کس به تو ماند .
این بزرگترین حقیقت عالم از زبان پیامبر اکرم است که " کان الله و لم یکن معه شیی " خدا بود و جز او چیز دیگری نبود و نیست.
به زبان ساده ، دیدن حقیقت کلی در هر یک از موجودات
به قول ویلیام بلیک :
کمال آدمی را چنین
وصف کرده اند
جهانی را در سنگریزه
ای دیدن
و بهشتی را در یک گل
وحشی مشاهده کردن
و بی نهایت را در کف
دست نگه داشتن
و ابدیت را در لحظه
ای در یافتن
یا بقول شیخ محمود
شبستری :
تفکر رفتن از باطل
سوی حق
به جزو اندر بدیدن
کل مطلق
چنین تفکری است که
جوهر واقعی عبادت است
و عبادت واقعی زندگی
بر مبنای چنین تفکری است
انسانی که تمام عالم
را حقیقتی واحد میبیند ، میتواند مناسبترین پاسخ ممکن را به موقعیتهای پیش امده در
زندگی بدهد .
و به گفته قران بزرگ ، تمام اعمال ، گفتار
و افکارش عبادت و نمازی دائمی(فی صلاتهم دائمون) در نیایشگاه زندگی است
.
او بزرگترین قدرت
عالم را حق و حقیقت می داند(الله اکبر)
شکسپیر چقدر زیبا
معنی الله اکبر را بیان کرده که :
آن کس که حق با اوست
عریان
و بی حفاظ چنان است
که
گویی جوشنی از پولاد بر تن دارد
و آن
کس که حق با او نیست
و جور و ستم
دلش را تباه کرده است
هرچند
که خود را به هزار جوشن مجهز
کند
همچنان زخم پذیر و برهنه است.
یا بقول اشو در معنای لااله الاالله
خداوند وجود دارد و تنها خداوند وجود دارد .
این جمله ،خداوند را مترادف با هستی قلمداد
می کند . خداوند ، همان " بودن " تمام موجودات است .خداوند از آفرینش خود
جدا نیست .. و دو گانگی در میان نیست . فاصله ای نیست ، پس به هر چه که برخورد کنی
، هم اوست . درختان و رودخانه ها و کوهها ، همگی تجلیات خداوند هستند .
یا مادر ترزا چقدر زیبا
معنی لااله الاالله را بیان می کند :
مگذار چیزی تو را
آشفته کند
یا چیزی تو را به
هراس افکند
همه چیز در گذر است
و تنها خداست که می
ماند
شکیبایی و پایداری
کمندی است
که هر شکاری را به
دام می کشد
آن کس که خدای را
دارد
دیگر به هیچ چیز
نیاز نخواهد داشت
و خدا به تنهایی او
را کافی است
یا معنی سبحان الله که
بقول حافظ :
نیست در دایره یک
نقطه خلاف از کم و بیش
که من این مساله بی
چون و چرا میبینم
در یک کلام بزرگترین حقیقت دنیا همانست که هزاران بار
از زبان پدر، مادر، پدر بزرگ و مادر بزرگهایمان شنیده ایم :
آغاز ، میانه و
پایان داستان زندگی و بزرگترین حقیقت آن این جمله است : یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود .
یک بار دیگر این پیام را از زبان خداوند به گوش جان بشنویم :
قل یا اهل الکتاب تعالوا الى کلمة سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله و لا نشرک به شیئا و لا یتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله ( 1 ) .
ای پیغمبر ! به این کسانى که مدعى پیروى از یک کتاب آسمانى گذشته هستند , به این یهودیها , به این مسیحیها , به این زرتشتیها و به این صابئیها که در قرآن اسمشان آمده است و به همه ملتهائى که پیرو یک کتاب قدیم آسمانى هستند اینطور بگو :
بیائید همه ما جمع شویم دور یک کلمه , زیر یک پرچم . آن پرچم چیست ؟ دو جمله بیشتر ندارد , یک جمله اش این است :
الا نعبد الا الله و لا نشرک به شیئا . در مقام پرستش , جز خداى یگانه چیزى را پرستش نکنیم .
1- آل عمران - 64
محمد صالحی – 10/ 5 / 90 http://mahsan.parsiblog.com /