نارنج سبز سیاسی اجتماعی تحلیلی

بررسی مطبوعات و نشریات فارسی زبان

نارنج سبز سیاسی اجتماعی تحلیلی

بررسی مطبوعات و نشریات فارسی زبان

ایران لنگر ثبات منطقه

محمدرضا خباز-  اگر به 12سال پیش برگردیم به خوبی می‌توان دریافت که اروپا و آمریکا در مسائل منطقه با یکدیگر هماهنگ نبوده‌اند بدین مفهوم که آمریکا مسیر خود را طی کرده و برای منافع خود گام برداشته است. در مذاکرات اخیر هم دیده شد، فرانسوی‌ها عموما تندتر از کشورهای دیگر اتحادیه اروپا بودند و در برخی از موارد حتی با رژیم‌صهیونیستی هم‌صدایی و هم‌نوایی داشتند اما پس از اینکه دیپلماسی قدرتمند ایران و استدلال‌های قوی تیم مذاکره‌کننده طرف ایرانی جهان و افکار عمومی غربی را نسبت به دیپلماسی ایران همراه ساخت
  
طبیعتا فرانسوی‌ها احساس کردند که حال زمان جبران تندوری‌های اخیرشان در مذاکرات فرا رسیده است، زیرا از چشم هیچ کشوری پوشیده نیست که ایران یک قدرت منطقه‌ای است به همین منظور غرب می‌داند که ارتباط با ایران به عنوان یکی از قدرت‌های بزرگ برای آنها سود خواهد داشت، بنابراین فرانسوی‌ها پیشگام شدند تا بتوانند سخنانی را که در جریان مذاکرات به میان آورده بودند و تندروی‌های گذشته را به نحوی جبران کنند. دیپلماسی ایران نیز سیاست تنش‌زدایی است و دولت تدبیر و امید مانند دولت اصلاحات بر این اعتقاد است که ایران باید در جهان تعامل و راه گفت‌وگو را در پیش بگیرد. زبان دیپلماسی برنده‌تر از زبان جنگ است، جنگ خانمان‌برانداز است و گفت‌وگو از ویرانگری جلوگیری می‌کند. بنابراین چون ایران هم با سیاست تنش‌زدایی با جهان و همسایگان موافق است از حضور فرانسوی‌ها در کشور استقبال می‌کند. طبیعی است که در هر مذاکره و تعاملی باید دو طرف را درنظر گرفت. دیگر آن دوره‌ای که گفت‌وگوها یکطرفه بود و مذاکرات تنها یک برنده و یک بازنده داشت به پایان رسیده است. به ویژه غرب به این منطق رسیده با کشوری مانند ایران باید راه مصالحه را در پیش گرفت. اگر بپذیریم در مذاکرات بحث برد- برد مطرح است و حضور غرب در ایران، انتقال تکنولوژی در کشور و تاسیس شرکت‌های بزرگ فرانسوی، آلمانی، نروژی و... ولی با برند ایرانی و با نیت صادارت قطعا به نفع دو طرف خواهد بود؛ زیرا رونق را برای کشور به ارمغان خواهد آورد و برای غرب منافع زیادی از جمله هزینه کمتر، امکانات فراوان و بازار مصرف کشورهای همسایه را دارد اما نباید ازحق گذشت که تعامل به نفع دو طرف خواهد بود البته ممکن است هدف منطقه‌ای هم مدنظر قرار گرفته شود، همین‌طور که ایران نیز اهداف منطقه‌ای دارد. اگر نگاه، نگاه مسالمت‌آمیز بود هیچ ایرادی نخواهد داشت. مگر همه کشورهای اروپایی با یکدیگر مذاکره و بده و بستان ندارند بنابراین غرب باید به ایران نیز به چشم یک کشور قدرتمند بنگرد نه به چشم یک کشور ضعیفی که بتواند آن را چپاول کند.«آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت» ایران کشوری نیست که بتوان بر آن سلطه پیدا کرد زیرا از بعدهای دیپلماسی، علم و فناوری نشان داد که کشور باثباتی است و همه کشورهای همسایه که به نحوی در بی‌ثباتی به‌سر می‌برند دریافته‌اند ایران لنگر ثبات کشورهای دیگر است. کشورهای اروپایی درک کرده‌اند که در مذاکرات سوریه چون زمینه را برای ایران فراهم نکردند به نتیجه نرسیدند. درک کردند که چون زمینه را برای حضور ایران در یمن فراهم نکردند امروز عربستان به زانو درآمده است. بنابراین کشور ایران یک کشور قدرتمند منطقه‌ای است که حتما باید مورد مشورت قرار دهند و از پتانسیل فراوان آن  استفاده کنند. بنابراین این مسائل رویدادهای مبارکی است، ایران باید از آن استقبال کند. از این‌رو راه را برای یک گفت‌وگوی مسالمت‌آمیز در مرحله نخست رونق اقتصادی، درمرحله دوم اشتغال و سرمایه‌گذاری برای صادرات غیر نفتی و ارتباطات قوی‌تر با کشورهای منطقه باز بگذارند. نگاه دولت محترم در مسائل منطقه‌ای هم نگاه برد- برد است. مذاکره این است که جوانب مسائل را در نظر گرفت و تا به نتیجه قطعی و مورد نظر طرفین برسیم.در بحث‌های سیاسی و ارتباط با جهان این‌طور نیست که مسائل یا سیاه باشد یا سفید، یا صفر باشد یا صد. بنابراین یک چهره سیاسی به مسائل این‌گونه نمی‌نگرد. ممکن است پرونده‌هایی از گذشته همچنان مفتوح باشد ولی در ابعاد دیگر ما با فرانسوی‌ها اختلاف‌نظر نداشته باشیم. می‌توان از نکات مشترک در روابط بهره برد البته باید نکات غیرمشترک را تغییر داد. بیشترین ارتباط ایران از لحاظ صادرات و واردات با روسیه است مثلا چند نفر از شهروندان آمریکایی که در ایران به خاطر تخلف در بازدداشت به‌سر می‌برند، پروند مفتوح است اما ایران برسر مساله انرژی هسته‌ای در برخی موارد با آنها به توافق رسید. قرار نیست که دو کشور در صددرصد امور با یکدیگر همفکر و همراه باشند. در ابعادی که با یکدیگر همفکر و همراه هستند آن مسائل عامل ارتباط است و در جایی که با یکدیگر اختلاف‌نظر دارند با گفت‌وگو و مذاکره به حل‌وفصل مسائل می‌پردازند. بنابراین اگر پرونده‌هایی همچنان مفتوح است، می‌توان از مجرای جامعه ملل به نفع حقانیت خود بهره برد و این مساله بدین مفهوم نیست که اختلافات را به بوته فراموشی سپرد، هر مساله‌ای را باید در زمان خودش حل کرد. نیکوبودن کار این است که مذاکرات را در بعد اقتصادی ادامه داد و آن را به روند توافق و پرونده‌های دیگر ارتباط نداد. همچنین پرونده را نیز مختومه نکرد بلکه مفتوح باشد تا حقانیت جمهوری ایران برای تامین خسارت‌هایی که برداشت بازگردد. نباید یک کشورمنافع ملی را نادیده بگیرد و برای یک مساله مسائل مهم‌تری را از دست بدهد. 
روزنو

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد