همه خبرگزاریها خبر دیدار وزیر خارجه ایران از سه کشور کویت، قطر و عراق
را در صدر اخبار و گزارش سیاسی خود از خاورمیانه قرار دادند. ظریف وزیر
خارجه در اولین فرصت پس از توافق هستهای، دور جدید دیپلماسی منطقهای
ایران را با سفر به سه کشور عربی در حوزه خلیج فارس آغاز کرد.
مسئولین این هرسه کشور با استقبال گرم از وزیر خارجه ایران، دستیابی به
توافق هستهای ایران و غرب را در جهت صلح و همگرایی منطقهای دانستند. امیر
کویت در دیدار با ظریف بر ضرورت همکاری با ایران در مبارزه با تروریسم و
افراط گرایی در منطقه تاکید کرد. در بغداد از باز بودن میدان برای گسترش
روابط همهجانبه با تهران اطلاعداده شد و در قطر، ضرورت همکاری دو و چند
جانبه برای حل اختلافها و همگرایی برای ثبات منطقه به عنوان نظر مشترک
ابراز شد. انعکاس خبری و گزارش تفسیری دیدارهای وزیر خارجه از سه کشور عربی
حوزه خلیج فارس، نشان از حساسیت محافل سیاسی دارد که گام بعدی جمهوری
اسلامی ایران پس از توافق هستهای را در سیاست منطقهای آن رصد میکنند.
خاورمیانه
اگرچه هنوز در نگاه نظرپردازان سیاسی حدود جغرافیای مشخص و معینی ندارد،
اما این منطقه ـ از لیبی تا افغانستان و تا پاکستان و ترکیه ـ را وسیعترین
و مهمترین منطقه بحرانزده در حوزه بینالملل میشناسند.
شاخص
تعریف امروز خاورمیانه، منطقه بحرانزده و گرفتار تروریسم و جنگ است. شاید
اولین گام شناسایی این منطقه برای تبیین سیاست خارجی این است که ما (ایران)
وارد منطقهای میشویم که مینگذاری شده است و جنگ و ناامنی رویداد روزانه
آن شده است. این منطقه در مقایسه با دیگر مناطق جهان فاقد هرگونه پیمان
سازنده در ابعاد سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی است. در حالیکه همه کشورهای
این منطقه خود را کشوری اسلامی میخوانند و اکثریت مطلق جمعیت آن مسلمان
هستند.
انبوهی از سازمانهای تروریستی از القاعده و داعش و النصره و
دیگر گروههایی که نام «تکفیری» یا «سلفی» گرفتهاند در سراسر این منطقه
جنگ فراگیری را گستردهاند و هر کشوری بهجای فعالیت برای امنیت منطقهای
همه سرمایه خود را به حراست از امنیت درون مرزی خود اختصاص داده است.
در
عراق، سوریه، لبنان، مصر، یمن، عربستان، بحرین، افغانستان، پاکستان و
ترکیه اخبار روزانه، محصور در تقابل نظامی و بمبگذاریها و عملیات انتحاری
و کشتار و تخریب و آوارگی میچرخد. در هر یک از کشورهای خاورمیانه که یک
یا چند گروه تروریستی پا میگذارد با اجرای یک یا چند عملیات تروریستی
اعلام حضور و موجودیت میکند و از آن پس آن دولت یا کشور در شرایط امنیتی
قرار داده میشود که بهجای اندیشیدن درباره سیاست فراگیر منطقهای یا
«همگرایی»، ناچار معطوف به اجرای سیاست شدید امنیتی درونی در مرزهای بسته
کشور خود میگردد. در چنین شرایطی دستیابی به «صلح منطقهای» بسیار مشکل و
بسیار پیچیده است تا چه رسد به پیمان منطقهای برای امنیت پایدار و زیست
همراه با سازندگی و توسعه پایدار!
خاورمیانه شامل کشورهایی است که
طاعون زده شدهاند، طاعون تروریسم و جنگ. همه دولتهای این منطقه گرفتار
بحران امنیتی شدهاند و در این میان دولت آمریکا چندین بار اعلام کرده است
خاورمیانه تا ده سال آینده در بحران ترور و جنگ غوطهور خواهد ماند!
تنها
رژیم صهیونیستی است که این شرایط را مطلوب خود میداند و از آن بهرهگیری
میکند زیرا استراتژی این رژیم که امنیت خود را در ناامنی کشورهای پیرامونی
خود میداند، امروز در اغلب کشورهای عربی به اجرا درآمده است.
واقعیت
دیگر در کشورهای خاورمیانه این است که اغلب این کشورها فقر زدهاند در
حالی که بخش عمدهای از درآمدهای نفتی گروه کشورهای نفت خیز به خصوص در
حوزه خلیج فارس، خرج خرید انواع و اقسام تسلیحات نظامی از آمریکا، روسیه،
فرانسه و انگلیس میگردد.
با دلارهای نفتی مخارج خرید انواع و اقسام
هواپیماهای جنگی تأمین میگردد. بارها در این ستون (محک) نوشته شد که
گزاره «نفت و بحران» تعریف واقعی منطقه ما شده است.
سالهای سال است
که از این منطقه غربیها نفت میبرند و بحران تحویل میدهند. محصول معادله
نفت و بحران برای مردم این منطقه جز جنگ و فقر نیست.
حال در بستر
این واقعیتهای تلخ، جمهوری اسلامی ایران شعار همگرایی منطقهای میدهد.
اجرای چنین شعاری مشکل و بسیار پیچیده است، اگر چه راهی جز آن نیست. جمهوری
اسلامی ایران در حالی که در چالش نظری و مفهومی با دشمنان ایران قرار دارد
و نظامهای قبیلهای نیز کشورها را در سلطه دیکتاتوری وابسته در اختیار
دارند، نگاه به خاورمیانهای دارد که در آتش فراگیر جنگ، فقر و تروریسم
میسوزد. تبیین سیاست برای دستیابی به همگرایی منطقه، آسان نیست اما به هر
دلیل یا علت باید برای تحقق آن تلاش کرد. امروز ایران قافله سالاری برای
تحقق چنین راه نجاتی را به عهده دارد.
الوالقاسم قاسم زاده-انتخاب