نارنج سبز سیاسی اجتماعی تحلیلی

بررسی مطبوعات و نشریات فارسی زبان

نارنج سبز سیاسی اجتماعی تحلیلی

بررسی مطبوعات و نشریات فارسی زبان

چه کسی عامل وقوع سیلاب های اخیر است ؟

خودکرده را تدبیر نیست
ماهیت حوادث طبیعی به گونه‌ایست که انسانها خیلی زود آن را از خاطر می‌برند و خسارات و تلفات ناشی از آن را فراموش می‌کنند و ناخودآگاه به این موضوع که ممکن است این حوادث بار دیگر تکرار شود، کمتر می‌اندیشند. شاید اگر تا هفت روز پیش کسی در مورد خطر سیلاب در تهران صحبت می‌کرد، اعتنای چندانی به وی نمی‌شد
 
 


نیاز انسان به آب باعث شد اکثر تمدن‌های بشری در کنار رودخانه‌ها شکل بگیرند؛ نیازی که به مرور زمان با زیاده‌خواهی انسان، با دخالت در طبیعت و تجاوز به حریم رودخانه‌ها همراه شد.

درحالی که در روزهای نخست پیدایش تمدن‌های بشری، انسان به خوبی و به طور فطری آموخته بود که برای استفاده بهینه از این منابع خدادادی، می‌باید رودخانه‌ها را دوست داشته باشد، امروز این دوست‌داشتن به فراموشی سپرده شده و گاهی طبیعت نیز قهر خود را نشان می‌دهد و با سیل بستر خود را پاکسازی می‌کند تا پاسخی به دست‌اندازی‌ها و بی‌تدبیری‌های انسان داده باشد.

به گزارش خبرنگار شهری خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، تهران به عنوان پایتخت ایران به دلیل همین زیاده‌خواهی‌ها در فصول مختلف در دو حوزه رودخانه کن و جاجرود گرفتار طغیان و سیلاب می‌شود و هر بار با غافل‌گیری مسئولین خسارات بسیاری به جا می‌گذارد.

با برداشت بی‌رویه شن و ماسه از بستر رودخانه کن در سال‌های گذشته توسط معادن شن و ماسه فعال در منطقه 18 تهران، خانه و شهرک‌سازی در حریم و بستر رودخانه، احداث سازه‌های تقاطعی و... به تعرض به رودخانه و برهم زدن رژیم متعادل و پایدار هر دو رودخانه کن و جاجرود اقدام شد.

هر ساله این رودخانه‌ها به مثابه موجودی زنده در مقابل این تعارض‌ها ، اقدام متقابل نموده و در روندی طبیعی برای رسیدن به تعادل مجدد بستر خود را پاکسازی می‌کنند؛ رویدادی که با دست‌اندازی بیشتر ما بیشتر تکرار می‌شود؛ به طوری که در سالگرد سیل گذشته رودخانه کن در محدوده پل کن بار دیگر شاهد سیلاب همین رود در جاده امام‌زاده داوود هستیم.

در قانون توزیع عادلانه آب (مواد مربوط به تعیین حریم و بستر رودخانه) درفصل اول که مالکیت عمومی و ملی آب است آمده است: براساس اصل ۴۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، آبهای دریاها و آبهای جاری در رودها و انهار طبیعی و دره ها و هر مسیر طبیعی دیگر اعم از سطحی و زیرزمینی، سیلابها، فاضلابها، دریاچه‌ها، مرداب‌ها، برکه‌های طبیعی، چشمه‌سارها و آبهای معدنی و منابع آبهای زیرزمینی از مشترکات بوده و در اختیار حکومت اسلامی است و طبق مصالح عامه از آنها بهره‌برداری می‌شود. مسئولیت حفظ و اجازه و نظارت بر بهره‌برداری از آنها به دولت محول می‌شود. همچنین هر رودخانه‌ای برای خود بستر و حریمی مخصوص دارد که این حریم را هیچ کس نمی‌تواند به مالکیت شخصی خود دربیاورد و بر اساس مصوبه شورای عالی امنیت ملی هرگونه ساخت و ساز در حریم زیست محیطی رودخانه‌ها ممنوع بوده و در صورت مشاهده براساس قوانین تخریب می‌شوند.

520 میلیون نفر در جهان در مناطقی زندگی می‌کنند که تحت تأثیر سیل هستند و سالانه بیش از 25 هزار نفر در جهان بر اثر وقوع سیل از بین می روند . در ایران نیز سالانه به طور متوسط 500 نفر جان خود را در اثر وقوع سیل از دست می‌دهند و در سالهای گذشته حدود 70 درصد اعتبارات سالانه طرح کاهش اثرات حوادث طبیعی و ستاد حوادث غیرمترقبه صرف جبران خسارات ناشی از سیل شده است.

رودخانه‌ها شریان‌های اصلی حیات کلیه سازه‌های آبی محسوب می‌شوند و حفاظت، بهره‌برداری بهینه از آنها، همچنین حراست از بستر و حریم آنها از مهم ترین مسئولیت‌های وزارت نیروست؛ اما مدیریت واحد برای حریم‌ها وجود ندارد و نتیجه این می‌شود که در مورد حریم رودخانه‌ها چندین سازمان از جمله وزارت نیرو، وزارت مسکن و شهرسازی، سازمان محیط زیست و ... مسئولیت دارند که همین امر مشکلاتی را به وجود آورده است.

حریم تهران «یتیم» است

به گفته مرتضی طلایی نایب رییس شورای شهر تهران، حریم تهران مانند یک بچه یتیم است که هرکسی به آن ابراز محبت می‌کند؛ اما یتیم همیشه یتیم است.

سیل در شهرستان کن

وی با بیان اینکه باید مدیریت یکپارچه برای حریم تهران ایجاد شود، می‌گوید: حریم تهران باید متولی پیدا کند تا حرف اول و آخر را یک دستگاه بزند نه اینکه هردستگاهی حرف خودش را بزند.

وزارتخانه‌های نیرو و صنایع نظارت کافی بر بستر رودخانه‌ها ندارند

البته رییس سازمان حفاظت محیط زیست وزارت نیرو را به عنوان متولی اصلی تعیین حریم رودخانه‌ها و مقابله با ساخت و سازها در این محدوده معرفی می‌کند و می‌گوید: زمانی باید از سازمان محیط زیست برای برداشت‌ شن و ماسه از کف رودخانه‌ها مجوز می‌گرفتند ولی این مجوزها را لغو کردند و در حال حاضر از سازمان مجوزی نمی‌گیرند و دستگاه‌های متولی مثل وزارتخانه‌های نیرو و صنایع در بحث معدن و برداشت شن و ماسه باید نظارت کنند، اما متأسفانه نظارت کافی را ندارند و بستر رودخانه‌ها تخریب می‌شود.

معصومه ابتکار با اشاره به اینکه خیلی اوقات حریم رودخانه‌ها رعایت نمی‌شود و این حریم‌ها مورد تصرف قرار می‌گیرد، ادامه می‌دهد: این امر می‌تواند باعث انحراف مسیر رودخانه‌ها شود و رودخانه به جای اینکه مسیر طبیعی خود را طی کند آب به داخل روستا می‌ریزد.

اما طلایی عضو شورای شهر تهران در عین حال با بیان اینکه « نمی‌دانم چه کسی مسئول پاسخگویی و پیامدهای ناشی از ساخت و ساز در این مناطق است؟» می‌افزاید: ما مشکل حریم را در مناطق 1، 2، 5 و 22 تهران داریم و باید این موضوع برطرف شود که این وظیفه وزارت کشور است تا وارد شود .

به گزارش ایسنا، ماهیت حوادث طبیعی به گونه‌ایست که انسانها خیلی زود آن را از خاطر می‌برند و خسارات و تلفات ناشی از آن را فراموش می‌کنند و ناخودآگاه به این موضوع که ممکن است این حوادث بار دیگر تکرار شود، کمتر می‌اندیشند. شاید اگر تا هفت روز پیش کسی در مورد خطر سیلاب در تهران صحبت می‌کرد، اعتنای چندانی به وی نمی‌شد، به ویژه در شرایطی که شهر از نظر تأمین آب مصرفی می‌رفت که با مشکل مواجه شود و صحبت از سیلاب و جلب توجه عامه مردم و حتی مدیران به این موضوع کار دشواری بود؛ همانطور که سازمان هواشناسی در مورد طوفان روز یکشنبه تهران هشدار داده بود اما شهروندان تهرانی آن را جدی نگرفتند.

واقعیت این است که خطری به نام سیلاب در تهران و بسیاری از شهرهای بزرگ کشور وجود دارد چرا که سیلاب جزء طبیعت است و این شهرها هستند که در دامنه کوهها که به طور طبیعی سیل خیز هستند شکل گرفته‌اند و بعضأ تا بخشی از کوهپایه‌ها گسترش یافته‌اند .

طبق آماری که سازمان ملل متحد ارائه کرده است در میان حوادث طبیعی سیل و توفان ، بیشترین تلفات و خسارات را به جوامع بشری وارد آورده‌اند ؛ به گونه ای که تنها در یک دهه گذشته میزان خسارات ناشی از سیل و توفان بالغ بر 21 هزار میلیارد دلار در مقابل 18 هزار میلیارد دلار خسارات ناشی از زمین لرزه بوده است.

افزون بر این 520 میلیون نفر در جهان در مناطقی زندگی می‌کنند که تحت تأثیر سیل هستند و سالانه بیش از 25 هزار نفر در جهان بر اثر وقوع سیل از بین می روند . در ایران نیز سالانه به طور متوسط 500 نفر جان خود را در اثر وقوع سیل از دست می‌دهند و در سالهای گذشته حدود 70 درصد اعتبارات سالانه طرح کاهش اثرات حوادث طبیعی و ستاد حوادث غیر مترقبه صرف جبران خسارات ناشی از سیل شده است.

متأسفانه روند طبیعی توسعه در کشورهایی نظیر ایران باعث تخریب محیط زیست و منابع طبیعی شده است و به همین دلیل خطرپذیری در مقابل سیل همچنان افزایش می‌یابد . رشد خسارات ناشی از سیل در کشور در پنج دهه گذشته موید این مطلب است.

آنچه در دهه‌های گذشته بر تفکر مهندسی حاکم بوده است، بحث "کنترل سیلاب و مهارسیل"با بهره‌گیری از سازه‌های مختلف است. در شهر تهران نیز به ویژه پس از «سیلاب تجریش» از همین تفکر بهره گرفته شد و کیلومترها کانال سنگی و بتونی و تونل‌های زمیرزمینی احداث شد تا آبهای سطحی را از رود دره های شمال شهر به جنوب انتقال دهد. سرمایه‌های هنگفتی صرف احداث این کانالها و تونل‌ها شد بدون توجه به اینکه این آبها می‌تواند فرصتی برای شهر باشد . ورود فاضلابها به این کانال‌ها و بحث توسعه ساخت و سازهای قانونی و غیرقانونی در حریم این رود دره‌ها، این رودخانه‌ها را به تهدیدی نه تنها در شرایط سیلاب بلکه در شرایط عادی بدل کردند.

سیل روستای سیجان

البته عمق فاجعه زمانی افزایش می‌یابد که به علت کمبود منابع آب آشامیدنی و فضای سبز ، بیش از ظرفیت سفره آبهای زیرزمینی بهره‌برداری از چاهها در دستور کار قرار گرفت و سطح آبهای زیرزمینی شروع به پایین‌رفتن کرد که نتیجه آن نشست زمین در محدوده وسیعی از دشت تهران و کاهش کیفیت آب آشامیدنی مصرفی کلانشهر تهران شد که زمانی شهرت جهانی داشت .

مسئول حریم رودخانه‌ها آب منطقه‌ای استان تهران است

از سوی دیگر غلامحسین آرام معاون عمرانی فرماندار تهران درخصوص برخی انتقادها در مورد عدم مقابله فرمانداری با ساخت و سازهای غیر مجاز در حریم رودخانه کن به ایسنا می‌گوید: در حریم و بستر رودخانه کن تخلفاتی از سالیان گذشته وجود داشته است که از زمان ورود به موضوع پرونده‌ها را ساماندهی کردیم و برخی به کمیسیون ماده 100 و کمیسیون ماده 99 ارجاع شد تا تعیین تکلیف شود که رای بر تثبیت و یا تخریب داده شود.

به گفته وی، مسئول حریم رودخانه‌ها «آب منطقه‌ای استان تهران» است و حفاظت از حریم رودخانه‌ها بر عهده آنهاست؛ بر این اساس باید جلوی ساخت و ساز غیرمجاز در حریم و بستر رودخانه را بگیرند. در این راستا جهاد کشاورزی تعداد زیادی از این ساخت و سازها را در مرحله آغاز متوقف کرده و برای تعدادی که در گذشته ساخته شده با تکمیل پرونده‌ها حکم تخریب گرفته است.

سال گذشته حدود 50 مورد تخریب در حریم و بستر این رودخانه انجام شد، برای سال جاری نیز دستگاه‌های متولی از جمله آب منطقه‌ای، منابع طبیعی و شهرداری تهران حکم تخریب ساخت و سازهای غیر مجاز را طی روزهای آینده اجرایی می‌کنند.

معاون عمرانی فرماندار تهران هم تجاوز به حریم و بستر رودخانه کن را یکی از دلایل موثر سیل اخیر این رودخانه عنوان می‌کند و می‌گوید: رخداد بلایای طبیعی رودخانه‌ها ناشی از ساخت و ساز های غیرمجاز است . باید همه دقت داشته باشیم که چنین برخوردی با طبیعت همراه با عکس‌العمل از سوی طبیعت خواهد بود. در استان تهران دو منطقه "پل خون کلا" در مسیر رودخانه کرج و "سعیدآباد" در مسیر رودخانه جاجرود بیشترین آلودگی‌ها را داشته‌اند و این در حالی است که ماده دوم قانون توزیع عادلانه آب تاکید می‌کند که احداث هرگونه اعیانی، حفاری و دخل و تصرف در بستر و حریم رودخانه و نهرهای طبیعی ممنوع است و در صورت مشاهده تخلف باید نسبت به تخریب آن اقدام شود.

مسئول حریم رودخانه‌ها آب منطقه‌ای استان تهران است و حفاظت از حریم رودخانه‌ها بر عهده آنهاست؛ بر این اساس باید جلوی ساخت و ساز غیرمجاز در حریم و بستر رودخانه را بگیرند.

تجاوز به حریم رودخانه‌ها جرم تلقی شود

بحث نیاز تهران به این رود دره‌ها به عنوان "مجاری زندگی" و لزوم آزادسازی حریم رودخانه‌ها و احیای دوباره آنها باید در کمترین زمان ممکن محقق شود . البته در این راستا همکاری وزارت نیرو، شهرداری تهران، وزارت مسکن و شهرسازی و سازمان حفاظت محیط زیست و حتی قوای قضائیه و مقننه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

رییس سازمان حفاظت محیط زیست با بیان اینکه گاهی پل‌هایی روی رودخانه‌ها زده شده و یا نخاله‌هایی داخل رودخانه‌ ریخته می‌شود که صد در صد تخلف است، می‌گوید: در این شرایط وظیفه برخورد با این متخلفین برعهده منابع طبیعی، وزارت کشور و فرمانداران، وزارت نیرو و سازمان محیط زیست است؛ اما مهم‌تر از همه اینها مردم هستند که آنها باید یاد بگیرند رودخانه حریمی دارد و برداشت بی‌رویه شن و ماسه، ریختن نخاله و زباله و ساخت و ساز غیرمجاز داخل این حریم عوارض و آثار بسیار سوئی دارد که هم باید جرم تلقی شود و هم باید جرایم سنگینی برای این افراد تعیین شود.

پویش

معضل ریاست جمهوری لبنان محور گفت‌وگوهای فابیوس در تهران

روزانا بومنصف در روزنامه النهار می‌نویسد: منابع آگاه می‌گویند که پرونده انتخاب رئیس جمهوری لبنان از جمله مسائل مطرح در دستورالعمل سفر وزیر امور خارجه فرانسه به ایران است.
 
ادامه مطلب ...

احمدی نژاد مخ خیلی ها را تکان داد-

حجت الاسلام رسول جعفریان

فکر مذهبی که خراب شده، به مراجع توهین شده. به رهبری بی حرمتی شده، افکار خرافی جای افکار مترقی مطهری و طالقانی و بهشتی را گرفته. سلامت مالی که چه عرض کنم، آنچه این روزها رخ می دهد همه هویداست اصلا در یک جمله عرض کنم، احمدی نژاد مخ خیلی ها را تکان داد!

 


 

احمدی نژاد مخ خیلی ها را تکان داد

  در این دنیا همه چیز می تواند برای ما درس باشد. احمدی نژاد هم یک درس بود. می خواهم یک صفحه از آن درس را در اینجا بیان کنم.قریب به سه سال قبل در سفری همراه یکی از بزرگان فلسفه کشور به شیراز می رفتم. سالها بود خدمتشان نرسیده بودم. اولین سوالی که در فرودگاه از من پرسیدند این بود: راستی! فکرش را می کردی؟ فکرش را می کردی؟ بعد از آن در طول راه، کنار هم نشسته بودیم. باز هم همین سوال را چند بار پرسیدند. احساس کردم ذهن ایشان از این همه فساد و تباهی و ویرانی و از هم گسیختگی چنان درهم ریخته که نمی تواند آرام باشد و یکسره باید این پرسش را مطرح کند. ایشان برخی از یادداشتهای بنده را در نقد افکار و اندیشه ها و رفتارهای دولت احمدی نژاد خوانده بود و با توجه به سوابق فکری خودم و خودش که نزدیک به هم بودیم، می خواست بگوید که دیدی چه شد و کار به کجا رسید؟
راستش در باره خدمتی که آقای احمدی نژاد به ما کرد فکر می کردم. به خصوص از این جهت که چند روز قبل، دوستی که از من مصاحبه ای خواسته بود، وقتی برایش فرستادم، گفت بین دوستان صحبت بود که فلانی افکارش تغییر کرده است. اصلا انکار نکردم و گفتم که من از زمانی که در سال 63 اولین نگاشته خود را در باره مشروطه نوشتم، فکرم متناسب با آنچه که از مسیر انقلاب در ک می کردم ترسیم شده و ضد غربی بود. آن زمان به تدریج در مسیر فکری خاصی قرار گرفتم که دنیای غرب و شرق را به دو خط فکری کاملا جدا تقسیم می کرد. این مبنا را بعدها در کتابی که تحت عنوان ذهنیت غربی در تاریخ معاصر ما داشتم ادامه دادم. مسیر فکری من تقریبا در همین سمت و سو و حواشی آن ادامه داشت. وقتی هاشمی را نقد می کردیم، روی ارزشهای انقلابی و اسلامی تکیه می کردیم. بعدها در مقابل خاتمی هم همین انتقادها را داشتیم. از اخلاقش خوشم می آمد. با خودش هم کما بیش دوست بودم. اما اندیشه را متوجه نقطه دیگری می دیدم. این بود تا رقابت احمدی نژاد و هاشمی شد. باز هم فکر قدیم ما در کار بود. هم فلسفی و دینی بود و هم سیاسی و انقلابی. همه را در طبق اخلاص گذاشتیم و به رغم دو دلی که بود، در دوره اول به احمدی نژاد رأی دادم. بیش از همه و یا لااقل در کنار مسائل فکری، دلمان می خواست ایشان کسی باشد که هم ارزشهای دینی را نگه دارد، هم سلامت مالی داشته باشد و هم بدون آن که در مسائل فکری دینی مداخله کند، به اصلاح زندگی مردم بپردازد. اما هنوز چند ماهی نگذشته بود که آن آرزوها بر باد رفت. آدمی را دیدیم که به جای اصلاح کشور، در هوای اصلاح عالم است. نظریاتی ابراز می کند که هورقلیایی است. دنیایی را می بیند که ربطی به علم و دانایی ندارد. خیالاتی در سر دارد که گویی اصلا زمین را نمی شناسد. اولین بار یادداشت «کشور را با استخاره نمی توان اداره کرد» را نوشتم و دنبالش یادداشت های دیگر که شمار زیادی از آنها را که در طول هفت سال نوشتم، «کلک و کتاب» آورده ام.
اینجا است که می خواهم مفهوم این جمله را که «احمدی نژاد چه درسی به ما داد» توضیح بدهم. راستش تمام تصورات ما بر باد رفت. من  احمدی نژاد را کاملا امتداد خط راست نمی دانم، اما هماهنگ با راست عمل کرد و این جناح هم همه چیز خود را، همه سرمایه های خود در طبق اخلاص گذاشت و تقدیم احمدی نژاد کرد. او هم، همه را یکباره برداشت و با سرعت باد جلو رفت، رفت و رفت و رفت و چون چشمش را بسته بود، محکم به دیوار کوبید. درست مثل یک ماشین پر قدرتی که  ما تمام میراث اخلاقی و ارزشی را درش بریزیم و بعدش بزنیم به دیوار. حالا ماشین متوقف شده، بسیاری لت و پار شدند و عده ای با زحمت فراوان و بعد از آسیب از ماشین پیاده شدند و سرگردان از این که چه اتفاقی افتاده.
اینها وقتی به اطراف نگاه کردند، دیدند فکر مذهبی که خراب شده، به مراجع توهین شده و آنان کنار گذاشته شدند. به رهبری بی حرمتی شده، افکار منحط و خرافی جای افکار مترقی مطهری و طالقانی و بهشتی را گرفته بود. سلامت مالی که چه عرض کنم، آنچه این روزها رخ می دهد همه هویداست. من اصلا نسبت به شخص احمدی نژاد و این که او چیزی برده و خورده نه شاهدی دارم نه ادعایی، اما می دانم که چپاول به شکل های مختلف در حاشیه دولت بود و این را امروز قوه قضائیه با دستگیریهای اخیر نشان داده است.
حال باز هم می گویم خدمتی که احمدی نژاد کرد این بود که جریان راست را تا نقطه نتیجه گیری برد. جمعیت راست نشین را متفرق کرد. برخی تغییر کردند و برخی پایداری. جوری شد که آقای لاریجانی که در دوره خاتمی از روسای این جناح بود و با قدرت از مواضع آن دفاع می کرد امروز در جایگاهی دیگر است که دست کم میانه چپ و راست است. مرحوم عسکر اولادی که پنجاه سال در خط راست مانده بود، به نوعی عقب نشینی کرد و آن گونه شد که دیدیم و می بینیم. تقوایش کم مانند بود. ما که دیگر هیچ و آن استاد فلسفه هم که ذکر خیرش در ابتدا رفت، استادی که نه فقط تجربه سیاسی شگفتی را پشت سر گذاشت، بلکه فکر می کنم از آن افکار و اندیشه هایی هم که داشت و روزگاری پشتوانه بخشی از جناح راست بود، دست شست یا لااقل در آنها تجدید نظر کرد، جای خود دارد. دوستانی هم داشتیم که و لو در خط راست ماندند، چون جنسا آدم های محافظه کاری بودند، اخلاقا خجالت کشیدند خود را منتسب به دولت احمدی نژاد کنند. اصلا در یک جمله عرض کنم، احمدی نژاد مخ خیلی ها را تکان داد.
این است خدمتی که احمدی نژاد کرد، ما و خیلی ها را مانند ناطق نوری از خواب بیدار کرد و بنده امروز ابایی ندارم که بگویم سالها افکار دیگری داشتیم و جور دیگری فکر می کردیم. این مرد نشان داد که مسیر این گونه تفکرات کجاست. باز هم عرض می کنم حتی امروز هم تعلقی به راست یا چپ ندارم، حالا بیشتر دلم می خواهد، بخوانم و بنویسم و بیشتر بدانم، اما اینها حکایت گذشته است که اگر دوستی این ادعا را می کند که مبانی فکری عوض شده به او بگویم که اولا که تغییر جای نگرانی ندارد و هیچ سماجتی برای ماندن در افکار قدیم نیست، ثانیا این که دیگر بحث چپ و راست نیست، بحث دانستن و شفافیت است. بحثم اصلا مربوط به یک شخص به نام احمدی نژاد نیست. بحث نتیجه گیری از یک اندیشه و یک رفتار است. این که چگونه با دنیای بیرون برخورد می کند و چطور یک جریانی را که این قدر با تجربه است، استخوانهایش را خرد می کند و نشان می دهد که گرفتار پوسیدگی شده است. حالا راست مثل چپ که زمانی سرش به سنگ خورد، سرش به دیوار خورده، باید به فکر بازسازی خود باشد. تحولات جهانی ازعالم سیاست گرفته تا فکر، و درست همین پدید آمدن القاعده و داعش و خیلی از مسائل دیگر مانند شکست اخوان المسلمین و دنیایی از تحولات باید ما را به سمت و سوی نوعی اصلاح فکر پیش ببرد. این روزها شکست خوردگان در عالم اسلامی زیادند. دیگر نه فکر نوی وجود ندارد و نه آثار تازه ای که موج ایجاد کند. حالا داعش است که در حال ایجاد موج است. بازگشت به افکار قدیم و صرفا تکیه به گذشته نه این که نشد باشد که صد البته داعش بازگشت به افکار خیلی قدیمی تر برگشت، بلکه یک الزام فکری برای ساختن دنیای بهتر برای مسلمانهاست. ما باید افسار خود را دست علم بدهیم نه دست احساساتمان. ما باید نقشه راهمان را با ابزار عقل و دانایی، ترسیم کنیم نه صرفا بر اساس سوابق و گذشته مان. ما به هیچ روی نباید از تغییر نگران باشیم و بهراسیم. باید به آن افتخار کنیم. البته که ساختار شکنی زودرس هم سبب شکست جریان چپ در کشور شد، به همان میزان محافظه کاری هم دشواری های خاص خود را دارد.

منبع: خبرآنلاین

چرا روسیه از تنش‌زدایی ایران و آمریکا می‌ترسد؟

تاثیرات ژئوپولیتیکی توافق هسته‌ای

اگر بنا به دلایلی توافق اجرایی نشود و روابط ایران و آمریکا بدتر شود، مسکو و پکن از این فرصت استفاده خواهند کرد. آنها در این صورت به تهران خواهند پیوست و واشینگتن را مسئول شکست توافق جلوه خواهند داد.

 


 


حالا که توافق بر سر مسئله هسته ای به دست آمده است، توجه ها به سوی تاثیر آن بر اسرائیل و کشورهای عربی خلیج فارس متمرکز شده است. علاوه بر این، توافق بر رقابت ژئوپولیتیکی میان روسیه و چین از یک سو با آمریکا و متحدینش از سوی دیگر هم تاثیر می گذارد.

بسیاری در آسیا با ترس به افزایش قدرت چین می نگرند. سیاست چرخش به آسیای دولت اوباما بر روی همین نگرانی تمرکز کرده است. الحاق کریمه به روسیه، حمایت از جدایی طلبان شرق اوکراین، پرواز هواپیماهای نظامی بر فراز چند کشور اروپایی و دیگر اقدامات تهاجمی روسیه موجب افزایش هراس آمریکا و اروپا در مورد نیات پوتین شده است.

در حالی که تنش ها میان آمریکا و متحدینش با چین و روسیه در حال افزایش است، همکاری این دو کشور با گروه 1+5 بر سر دستیابی به توافق هسته ای با ایران قابل توجه است. چه چیزی این اقدام را توضیح می دهد؟

دلایل همکاری

بسیاری از ناظران به این نکته اشاره می کنند که با وجود اختلاف هایی میان اعضای گروه 1+5، آنها منافع مشترکی در جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای دارند. با این حال نه مسکو و نه پکن به اندازه آمریکا، اروپا و اسرائیل و کشورهای عربی خلیج فارس از چشم انداز ایران هسته ای نمی ترسند. دیدگاهی که من در مسکو آن را مشاهده کردم این بود: «یک ایران حامی آمریکا برای ما خطرناک تر از یک ایران هسته ای است.»

عوامل دیگری در زمینه همکاری مسکو و پکن با غرب برای دستیابی به توافق هسته ای دخیل هستند. به طور مثال محاسبات اقتصادی چین در این زمینه نقش دارند. چین نیاز به نفت خام دارد و ایران مقادیر زیادی از آن را داراست. چین با یک توافق که مورد حمایت غرب است می تواند بدون این که مناسبات تجاری اش با غرب آسیبی ببیند، از ایران نفت بخرد.

برای روسیه محاسبات اقتصادی به این مهمی نیست چون روسیه برخلاف چین خودش تولیدکننده نفت خام است و در این زمینه با ایران رقابت دارد. حتی روسیه از تحریم های بین المللی علیه ایران که موجب خروج ایران از بازار جهانی شده استفاده می کند. اما با این حال پایان تحریم های اقتصادی ایران می تواند به منزله فرصت های اقتصادی برای مسکو هم باشد. آنها می تواند در زمینه صنعت نفت ایران سرمایه گذاری کنند و صادرات سلاح و کالا را به تهران افزایش دهند.

تاثیرات ژئوپولیتیکی توافق

روابط بین آمریکا و متحدین اروپایی و آسیایی اش از یک سو و چین و روسیه از سوی دیگر ممکن است با کاهش بیشتری هم روبه رو شود. این احتمال انگیزه بیشتری برای بهبود روابط با ایران به وجود می آورد. هر کدام از طرفین ترجیح می دهد تا علیه طرف دیگر با ایران متحد شود و در کمترین حالت، ایران با طرف مقابل متحد نشود. اگرچه تهران تمایلی ندارد تا در آینده نزدیک علیه مسکو یا پکن با واشینگتن متحد شود، اما منافع آمریکا در صورتی تامین می شود که در زمانی که تنش های آمریکا با روسیه و چین افزایش پیدا می کند، ایران متحد هیچ کدام از طرفین نباشد.

مسکو به طور وی‍ژه ای از این که توافق هسته ای منجر به تنش زدایی میان ایران و آمریکا شود، می ترسد. زمانی که تهران و واشینگتن قصد داشته باشند که روابطشان را بهبود ببخشند، مسکو واقعاً هیچ کاری برای متوقف ساختن آنها نمی تواند انجام دهد. نیروهای محافظه کار در آمریکا و ایران در حال حاضر با توافق مخالف هستند. متحدین خاورمیانه ای آمریکا –اسرائیل و کشورهای عربی خلیج فارس- هم مخالف توافق هستند و تمام توانشان را برای اظهار مخالفت در داخل آمریکا معطوف خواهند کرد.

اگر بنا به دلایلی توافق اجرایی نشود و روابط ایران و آمریکا بدتر شود، مسکو و پکن از این فرصت استفاده خواهند کرد. آنها در این صورت به تهران خواهند پیوست و واشینگتن را مسئول شکست توافق جلوه خواهند داد. مخالفان توافق ادعا می کنند که این توافق شامل خطرات بسیاری است و منفعتی ندارد. اما در زمانی که رقابت ژئوپولیتیک با روسیه و چین افزایش یافته است، شکست توافق هسته ای با ایران خطراتی جدی به وجود می آورد که هیچ نفعی برای آمریکا نخواهد داشت.

منبع: لوب لاگ/ مترجم: حسین هوشمند  -نویسنده: مارک کاتز * استاد دولت و سیاست در دانشگاه جورج میسون. وی مدرک دکترای علوم سیاسی اش را در سال 1982 از دانشگاه ام آی تی کسب کرده است. کاتز نویسنده کتاب های متعددی از جمله «ترک بدون شکست خوردن: جنگ علیه ترور پس از عراق و افغانستان» است-دیپلماسی ایرانی

اقدام مشترک برای یک جهان امن‌تر

لوران فابیوس-پس از چند سال مذاکره دشوار اما سازنده بزودی به دعوت همتایم محمد جواد ظریف به تهران می‌روم و از این سفر خوشحال هستم.

 


 


فرانسویان همیشه مجذوب ایران و بویژه میراث این فرهنگ کهن و سهم این کشور در تاریخ علم و اندیشه بوده‌اند. دانشجویان ایرانی نیز برای ما شگفتی‌آفرین‌اند؛ آنها چهره ایران در دانشگاه‌های فرانسه‌اند و خوش می‌درخشند. امروز شرایط برای بهبود و ارتقای سطح تبادلات دو کشور مهیا شده است.
توافق هسته‌ای مهم 14 ژوئیه یک چرخش است. برای آنکه این چرخش موفق باشد ضروری است هر یک از طرف‌ها تعهداتی را که پذیرفته طبق تقویم مورد توافق اجرا کند. فقط به این شرط است که تلاش‌هایی که همه طرفین به کار بسته‌اند اعتماد را ممکن خواهند کرد.
مدت‌هاست که اربابان صنایع در دو کشور با هم کار می‌کنند. فناوری‌ها و فرآورده‌های فرانسوی اعتبار دارند و می‌دانیم که به خواست‌های مصرف‌کنندگان و کارآفرینان ایرانی پاسخ می‌گویند. از این پس دورنماهای جدیدی برای هر دو کشور باز شده است و می‌توانیم در همکاری اقتصادی باز هم  جلوتر برویم.
بنابراین راه برای از سرگیری و ادامه گفت‌و‌گوی دوجانبه باز است. فرانسه که قدرت امنیت و صلح است همیشه و حتی در آن هنگام نیز که رویکردها متفاوت بوده، با ایران روابطی مبتنی بر احترام و صراحت داشته است. با چنین ذهنیتی است که من به ایران می‌روم  و با همین ذهنیت همه موضوع‌ها را با مقامات ایرانی مطرح خواهم کرد. ما بویژه از مسائل مربوط به صلح و امنیت در خاورمیانه که منطقه‌ای درگیر تنش‌های بسیار است صحبت خواهیم کرد. ایران به عنوان کشوری با نفوذ می‌تواند نقش مثبتی در مواجهه با این بحران‌ها و فجایع ایفا کند. توافقی که به آن رسیده‌ایم مسئولیت‌های خاصی را برای ایران و برای ما ایجاد کرده است.
ما می‌خواهیم برای یک جهان امن‌تر اقدام کنیم و بایسته است ایران همه سهم خود را در این جهان داشته باشد. این پیامی است که به تهران می‌برم.

روزنو

نظامی گری عربی

آنتونی کوردزمن *
 تحقیقات جدید مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی تعادل نظامی تازه ای را در کشورهای خلیج فارس نشان می دهد. این تحقیق با نام «همکاری راهبردی کشورهای عربی با ایالات متحده و تغییر تعادل امنیتی در کشورهای حاشیه خلیج فارس» منتشر شده است.
 
ادامه مطلب ...

برگ برنده ایران

نعمت احمدی
در وین توافق شد قطع‌نامه‌های صادرشده از سوی شورای امنیت علیه ایران در یک قطع‌نامه جدید تعیین تکلیف شود. با نگاهی به قطع‌نامه جدید به بررسی این توافق، که مبنای قطع‌نامه جدید است، می‌پردازیم؛ قطع‌نامه‌ایی که با ١٥ رأی اعضای شورای امنیت و با حضور نماینده آلمان و نماینده ایران تصویب شد. در ماده اول قطعنامه جدید آمده است: 
 
ادامه مطلب ...

کودکانی که سایه بی‌عدالتی بر سرشان سنگینی می‌کند

روایتی از رنج‌های بزرگ در میان کودکان؛
توجه به حقوق کودکان گرچه بسیار مهم است اما همواره بیم آن می‌رود که در گیرودار پیچیدگی‌های دنیای بزرگسالان این مهم کمرنگ شده یا مورد غفلت قرار گیرد. شاید به همین دلیل بود که جامعه جهانی در سال 1989 پیمان‌نامه‌ای را برای حمایت از حقوق این آینده سازان جهان مورد تصویب قرارداد که ایران نیز در سال 1372 و البته با حق شرط به این پیمان‌نامه ملحق شد.
 
 

به رغم تمهیدات اندیشیده شده و قوانین وضع شده در راستای حمایت از کودکان همچنان کودکان در سراسر جهان قربانیان اصلی فقر، خشونت، تبعیض و... هستند. متاسفانه کشور ما نیز از این موضوع تاسف‌بار مستثنی نبوده و به رغم وجود قوانینی در جهت حمایت از کودکان هنوز در این زمینه با مشکلات عدیده‌ای مواجه هستیم. دلیل این موضوع را یکی ضعف و خلاء در وضع قوانین می‌داند و برخی دیگر ضعف در اجرای قوانین. برای بررسی بیشتر ضعف در حمایت از کودکان در کشورمان اشاره به چند مورد در این زمینه ضروری به نظر می‌رسد.

کودکانی که در خانواده قربانی کودک‌آزاری می‌شوند

روزنامه اعتماد در 17خرداد 93 از مرگ مغزی کودکی 2.5 ساله به نام اشکان در سیرجان خبر می‌دهد. کودکی که بنا بر شواهد در عمر کوتاه خود بارها مورد شکنجه قرار می‌گیرد و در نهایت با داشتن 40 جای زخم، آثار سوختگی، کبودی و گازگرفتگی به وسیله انسان، زندگی مشقت بار خود را ترک می‌گوید. مرگ این کودک بر اساس اظهارات به دلیل شرایط نابسامان خانواده و اعتیاد پدر بوده است. اگرچه برخی نیز مسبب این آزارها را دوست پدر اشکان اعلام کرده‌اند که کودک مدتی به دلیل اختلافات خانوادگی نزد او زندگی می‌کرده است.

چندی بعد در شهریورماه همان سال بنابر اعلام مشرق نیوز، شهروندان شهرستان شوشتر دختربچه‌ هشت‌ساله‌ای را در یک پارک شناسایی می‌کنند که برای مدتی زیاد هر روز صبح زود تا آخر شب در پارک می‌مانده و آثار سوختگی شدید روی بدن وی مشخص بوده است. ظاهر امر نشان از این موضوع دارد که کودک توسط پدر ومادرش از خانه رانده شده است، ستایش علت این موضوع را اعتیاد پدر و مادر خود عنوان می‌کند.

ستایش در این باره گفته بود: «پدرم من و خواهر کوچک‌ترم را کتک می‌زند. او مرا با شیلنگ می‌زند و مجبورم هر روز از صبح تا شب به پارک بیایم»

8 هزار و 644 تماس مرتبط با کودک‌آزاری در سال 93

اما در سال 94 نیز ردپای کودک‌آزاری در کشور دیده می‌شود به صورتی که در خردادماه روزنامه شرق از کودک‌آزاری دیگری در پایتخت خبر می‌دهد. این بار قربانی، کودکی 5 سال و نیمه است که به‌دلیل شکستگی‌های متعدد در نواحی مختلف دست‌هایش و همچنین سوختگی پاها و دست‌ها، تحت درمان قرار می‌گیرد. این کودک در مصاحبه با کارشناسان پزشکی قانونی می‌گوید؛ از سوی برخی اقوامش، آزار جنسی نیز دیده است. تن‌پیمایی از این کودک نشان می‌دهد که قسمتی از کمر و پشت ران یکی از پاهایش سوخته ‌است، ضمن اینکه آثار سوختگی با سیگار هم روی یکی از دستان کودک وجود دارد، بنابراین پزشکان از متخصصان پزشکیِ قانونی هم درخواست کمک می‌کنند. آنها بعد از بررسی وضعیت کودک ضمن تأیید اینکه به پسربچه آزار جسمی رسیده و کودک‌آزاری اتفاق افتاده ‌است، به مسئله دیگری نیز درباره او پی می برند، آنها در مصاحبه با کودک متوجه می‌شوند، او توسط چند نفر از پسران فامیل آزار جنسی هم دیده است. به گفته این کودک شکنجه بدنی او توسط پدر صورت گرفته است.

چندی بعد در روزنامه قانون گزارشی از تجاوز گروهی 6 مرد معتاد به دختربچه‌ای 11 ساله منتشر می‌شود. شاهدان ماجرا افرادی هستند که در جریان بازدید از یک پل واقع در یکی از بزرگراه های پایتخت با آن مواجه می‌شوند.

متاسفانه ماجرای کودک‌آزاری در جامعه به حدی است که رئیس مرکز اورژانس اجتماعی کشور در ابتدای سال جاری  در گفت‌گو با ایلنا، درباره آمار کودک آزاری‌های اطلاع داده شده به خط ۱۲۳ اورژانس اجتماعی کشور در سال ۹۳ می‌گوید؛ 8 هزار و ۶۶۴ تماس، از میان تماس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های برقرار شده با این مرکز مرتبط با موضوع کودک آزاری بوده است.

تنبیه بدنی متعارف توسط والدین جرم نیست/ حد متعارف تعریف شود

اینکه چرا برخی از موارد کودک آزاری جسمی در خانواده و توسط والدین صورت می‌گیرد، مشخص نیست. اما شاید بتوان گفت؛ یکی از علل این ماجرا ضعف در قوانین باشد. چنانکه منصور مقاره عابد عضو مرجع ملی حقوق کودک اواخر سال گذشته در این باره گفته بود: براساس ماده ۵۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ و ماده ۱۱۷۹ قانون مدنی مصوب ۱۳۱۴ موارد تنبیه بدنی و آزار کودک توسط والدین از موارد جرم مستثنی شده و قابل مجازات نیست.

مقاره‌عابد با بیان اینکه تنبیه بدنی به وسیله افرادی به غیر از والدین از جمله مسئولان آموزش و مربیان از مواردی است که در قانون، کودک آزاری تلقی شده و پیگیری و مجازات آن به شاکی خصوصی نیاز ندارد. وی براین نکته تاکید کرده بود که به طور کلی در قوانین خصوصا ماده ۱۱۷۹ قانون مدنی ابوین حق تنبیه طفل خود را دارند، ولی به استناد این ماده نمی‌توانند؛ طفل خود را خارج از حدود تادیب، تنبیه کنند.

این فعال حقوق کودک در ادامه گفته بود که باید حد متعارف تعریف شده و مشخص شود، چه میزان از تنبیه بدنی کودک متعارف تلقی می‌شود، به طور مثال آیا شکستن دست و پای کودک نیز حد متعارف است یا سیلی زدن به او؟ همچنین باید مشخص شود که آیا حد متعارف تابع عرف، عادت، فرهنگ بومی و قومی بوده یا بر اساس جغرافیای سکونت متغیر است؟

هادی شریعتی فعال حقوق کودک و حقوقدان نیز با اشاره به قانون 9 ماده‌ای حمایت از حقوق اطفال و نوجوانان مصوب 1381 می‌گوید: این قانون در زمان تصویب، قانون مترقیانه‌ای بود، اما عملا در اجرا نمی‌توانست کار زیادی انجام دهد، چرا که این قانون بیشتر بر موضوع کودک آزاری تاکید داشت و بر اساس آن قرار بود کودک‌آزاری جرمی عمومی باشد و هرکس بتواند نسبت به این پدیده به دادگاه شکایت کند، اما دچار تحولاتی شد و پدر از این موضوع استثنا شد درحالی که بیشتر کودک‌آزاری‌ها در خانه و بیشتر توسط پدر صورت می‌گرفت که این موضوع دست فعالان حقوق کودک و وکلای فعال دراین حوزه را بست.

به نظر می‌رسد؛ سخنان مقاره‌‌عابد و شریعتی در این باره باید زنگ خطری برای قانونگذار باشد تا با پیش‌بینی قوانین پیشگیرانه، از کودک‌آزاری در محیط خانواده و توسط والدین جلوگیری شود.

دانش‌آموزان در برخی مدارس قربانی خشونت می‌شوند

همچنان کودک‌آزاری در ایران قربانی می‌گیرد، ولی حالا دیگر مسببین این آزارها والدین یا معتادان خیابانی نیستند، بلکه مصادیقی از کودک‌آزاری یا عدم احترام به حقوق کودک به مدارس راه یافته است. چنانکه  پایگاه تحلیلی انتخاب در خرداد 93 از آزار واذیت جنسی دانش‌آموزان 2 مدرسه توسط معاونین این مدارس آنهم به فاصله یک‌ماه خبر می‌دهد. موضوعی که حمیدرضا کفاش معاون پرورشی و فرهنگی وزیر آموزش‌ و پرورش آن را مورد تایید قرار می‌دهد و می‌گوید در ایران نمی‌توان مسائل مربوط به امور جنسی را در کتاب‌ها آورد یا مستقیم به دانش‌آموزان آموزش داد، بلکه باید فکری به حال آموزش خانواده‌های دانش‌آموزان کرد.

 در اسفند ماه همان‌سال نیز خبرگزاری ایسنا از ضرب و شتم یک دانش‌آموز 12 ساله اهل کرج توسط معلم خود خبر می‌دهد که درنهایت منجر به شکسته شدن بینی وی می شود و بنابراین گزارش تنها واکنش مسئولان مدرسه  آن بوده که از کودک می‌خواهند که حقیقت را از والدین خود پنهان کرده و به آنها بگوید که در حین بازی به زمین خورده است!

برخی کودکان با معضلی به نام فقدان هویت مواجه‌اند

اما مشکلات و ضعف‌های موجود در حوزه حمایت از حقوق کودک به آزارهای جسمی و جنسی ختم نمی‌شود، بلکه برخی از  کودکان ما با معضلی به نام فقدان هویت مواجه‌اند، موضوعی که بر هیچ‌یک از فعالان و مسئولان حوزه کودکان پوشیده نیست، اما تا به حال اقدام چشمگیری نیز در خصوص آن انجام نشده است. افراد فاقد شناسنامه از بسیاری حقوق اجتماعی و حتی اقتصادی محرومند و این مساله وقتی دردناک‌تر می‌شود که کودکی به هر دلیل با چنین معضل بزرگی دست به گریبان شود. چنین کودکانی حتی برای تحصیل خود نیز با مشکل مواجه هستند.

رئیس گروه مطالعات و برنامه‌ریزی امور آسیب‌دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی در دی ماه سال گذشته در گفت‌وگو با ایلنا درباره وضعیت تحصیلی کودکان کار گفته بود: سال گذشته ۵ هزار نفر از این کودکان به مراکز سازمان بهزیستی مراجعه کرده‌اند که ۴ / ۰ درصد از این تعداد زیر سن مدرسه بوده، حدود ۳۰ درصد ترک تحصیل کرده و حدود ۲۰ درصد از این کودکان نیز با وجود قرار داشتن در سن تحصیل بی‌سواد و مابقی دانش‌آموز هستند

نداشتن شناسنامه مهم‌ترین عامل بازماندن از تحصیل

فرانک ایمانی با تاکید بر نداشتن شناسنامه به عنوان مهم‌ترین عامل بازماندن از تحصیل در میان کودکان کار و خیابان تصریح کرده بود: کودکان کار در این زمینه تبدیل به توپ فوتبال شده‌اند؛ بدین معنی که سازمان ثبت احوال، بهزیستی را مسئول احراز هویت این کودکان می‌داند، در حالی که این کار از وظایف سازمان بهزیستی نیست.

وی همچنین بر ضرورت وجود ساز و کارهای منعطف در آموزش و پرورش برای حضور این کودکان در مدارس تاکید و گفته بود: این کودکان به دلیل شرایط خاص زندگی‌ خود نمی‌توانند، مانند سایر دانش‌آموزان در مدارس حاضر شوند به عنوان مثال گاهی کودک نمی‌تواند تمامی روز‌های هفته در مدرسه حضور یابد و به همین دلیل برای ادامه تحصیل با مشکل مواجه می‌شود.

بهمن ماه سال گذشته معاون ابتدایی وزیر آموزش و پرورش درباره وضعیت دانش‌آموزان فاقد شناسنامه در گفت‌وگو با ایلنا گفته بود: در آموزش و پرورش منعی برای ورود دانش‌آموزان فاقد اوراق هویت به مدارس نداریم، اما تا زمانی که مساله صدور کارنامه و گواهی‌نامه تحصیلی مطرح نباشد.

محمد دیمه‌ور تاکید کرده بود که این گروه از دانش آموزان در مدارس ثبت‌نام شده و موظف هستند، تا پایان سال تحصیلی تکلیف شناسنامه و اوراق هویتی خود را مشخص کرده و با مراجعه به مراجع قانونی مدارک خود را دریافت کنند، چرا که از نظر قوانین و مقررات مدارس مکلف هستند؛ کارنامه و گواهی‌های تحصیلی را به استناد شناسنامه و اوراق هویتی دانش‌آموزان صادر کنند.

وی گفته بود: اگر این افراد نتوانند اوراق هویتی خود را به مدارس ارائه دهند، برایشان کارنامه صادر نشده و به طور طبیعی بدون در دست داشتن شناسنامه نمی‌توانند؛ در پایه بالا‌تر ثبت نام کنند.

این سخنان دیمه‌ور در حالی است که بسیاری از کودکان فاقد شناسنامه در شرایطی قرار ندارند که بتوانند به راحتی اوراق هویت خود را تهیه و به مدارس ارائه دهند. نمی‌توان از کودکی که خود و خانواده‌اش با انواع مشکلات معیشتی روبه رو هستند، انتظار داشت در زمانی کوتاه بتوانند نسبت به تهیه این اوراق اقدام کند. بنابراین در این زمینه نیز باید تدابیر و قوانینی وجود داشته باشد که به این کودکان در جهت به دست آوردن هویت‌شان کمک کند.

ازدواج زودرس کودکان از مصادیق کودک‌آزاری نیست

زمانی که صحبت از کودک آزاری به میان می‌آید؛  ازدواج زودرس کودکان نیز به ذهن متبادر می‌شود، پدیده‌ای که گرچه امروزه نسبت به گذشته کاهش یافته است، اما حتی همین مقدار نیز برای ایجاد نگرانی در جامعه و به ‌ویژه در میان فعالان حقوق کودک کافی است. هرچند که قانونگذار ازدواج زودرس کودکان را از مصادیق کودک‌آزاری تلقی نکرده است.

6

سایت الف در 13تیرماه سال جاری از قتل دخترکی 14 ساله توسط همسر 24 ساله‌اش به دلیل اختلافات موجود خبر داد. دخترکی که به جای رفتن به مدرسه همچون دیگر همسن وسالانش به بستر همسر می‌رود و در همان بستر و در خواب توسط وی خفه می‌شود. مرگی که به خودی خود دردناک است و وقتی پای کودکی به میان می‌آید؛ قطعا دردناک‌تر نیز می‌شود.

امروز بسیاری از فعالان حقوق کودک ضمن ابراز خرسندی از بالارفتن سن ازدواج کودکان در قوانین از 9 سال به 13 سال اظهار امیدواری می‌کنند که این قانون نیز تغییر کرده و باز هم سنی بالاتر و مطابق تعریف سن کودکی یعنی 18 سال تمام برای ازدواج کودکان تعریف شود. چرا که این سن نه تنها در کنوانسیون حقوق کودک که کشور ما نیز آن را پذیرفته است به‌ عنوان سن کودکی در نظر گرفته شده، بلکه در لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان نیز به رسمیت شناخته شده است، لایحه‌ای که به دلیل تطابق زیاد آن با کنوانسیون جهانی حقوق کودک چشم بسیاری از فعالان حوزه کودک را امیدوارانه به خود دوخته است.

قوانین حوزه کودک چندان تاثیرگذار نبوده است

شاید به دلیل همین مصائب و وقایع تاسف‌انگیز است که بهشید ارفع‌نیا در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا می‌گوید: قوانین موجود تا به حال تاثیر چندانی بر احقاق حقوق کودکان نداشته است، اما با تصویب لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان امیدواریم این تاثیرگذاری بیشتر شود.

وی می‌افزاید: در سال 1381 قانون اطفال و نوجوانان در کشور تصویب شد که دارای 9 ماده بود و دلیل تصویب عجولانه آن نیز فراوانی کودک‌آزاری در کشور و در میان ‌خانواده‌ها بود تا قانونی وجود داشته باشد؛ افراد کودک‌آزار را مجازات کرده و بترساند که در حقیقت این 9 ماده پاسخگوی مسائل حوزه کودک نبود، اما در لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان که بیش از 70 ماده دارد؛ همه موارد ضروری پیش بینی شده و برای مسائلی که نیاز به جرم انگاری داشت، جرم‌انگاری صورت گرفته و تمامی مواردی که در قانون قبلی بدون تعریف و توضیح مانده بود در قانون جدید تعریف شده است. مثلا اعمالی که کودک را مورد آزار قرار می‌دهند یا شخصیت وی را زیر سوال می‌برند همگی در این قانون مشخص شده است.

این وکیل دادگستری می‌افزاید: همچنین در این لایحه نهادهای مختلف موظف به گزارش مشاهدات خود در زمینه کودک‌آزاری شده‌اند که قبلا در قوانین ما چنین موضوعی وجود نداشت. 

هادی شریعتی فعال حوزه کودک و حقوقدان نیز درباره تاثیر قوانین بر رفع مشکلات حوزه کودک می‌گوید: نمی‌توان گفت؛ تلاش‌هایی که تا به  امروز در حوزه حقوق کودک صورت گرفته بی‌تاثیر بوده است، اما من فکر می‌کنم؛ بیشترین مشکل مربوط به بخش اجرای قوانین موجود است.

توجه خاص لایحه حمایت از حقوق کودکان به جرایم علیه کودکان

وی می‌افزاید: البته لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان به قربانی جرم نگاه کرده و به خود کودک و جرایمی که علیه وی واقع می‌شود؛ بسیار توجه کرده است، لذا نمی‌توانیم دستاوردهای این قوانین را نادیده بگیریم، دستاوردهایی که تقریبا با تلاش سازمان‌های مردم نهاد و فعال حقوق کود ک به وجود آمده است.

شریعتی ادامه می‌دهد: هنوز دغدغه‌های اساسی در حوزه کودک وجود دارد، زیرا در حالی که قوانین زیادی در این حوزه داریم؛ اما مشاهده می‌کنیم که هنوز برخی از کودکان فاقد شناسنامه هستند و زمان مراجعه هم مشاهده می‌کنیم به دلیل نواقصی که چندان هم جدی نیستند، برای این کودکان شناسنامه صادر نمی‌شود.

تا احقاق حقوق کودکان راه زیادی داریم

این حقوقدان با اشاره به مشکلات موجود در حوزه آموزش بیان می‌کند: با توجه به اهمیت آموزش کودکان تنها یک مدرسه به صورت پایلوت برای آموزش کودکان فاقد شناسنامه، کودکان مهاجر و کودکان کار در منطقه دروازه غار تهران تاسیس شد که متاسفانه تا جایی که من اطلاع دارم؛ کارنامه‌ای که این مدرسه به آنان می‌دهد، فاقد مهر و به صورت صوری است.

وی با تاکید براینکه هنوز راه زیادی در احقاق حقوق کودکان داریم، بخصوص در اجرای قوانین و نه در تصویب و وضع قوانین می‌گوید: تلاش بود این کودکان به مدارس عادی رفته و از سایر دانش‌آموزان جدانشوند، چرا که جدا شدن این کودکان از سایر همسن‌و سالان نوعی نقض حقوق کودک بوده و آسیب‌زا است.

این فعال حقوق کودک می‌افزاید: قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب 1381 که برای وضع آن تلاش زیادی صورت گرفته است، در زمینه اجرا با مشکل جدی روبه رو است در موضوعاتی همچون کودک‌آزاری، آموزش، شناسنامه‌ها و حق کودکان بر داشتن هویت و آموزش اجرا نمی‌شوند.

ضرورت وجود قانونی جامع در خصوص کودکان

این حقوقدان با بیان اینکه لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان نیز نواقصی دارد و شاید آن قانون آرمانی نباشد، اما به هر حال قانونی جامع است و فعالان حقوق کودک نیز درباره آن اظهارنظر کرده‌اند، ادامه می دهد: اگر تغییرات ضروری در این لایحه لحاظ شود، می‌تواند؛ تاثیرگذار باشد و امیدوارم؛ این قانون نیز در اجرا دچار مشکل نشود، زیرا کنوانسیون حقوق کودک به عنوان اصلی‌ترین سند در این زمینه را پذیرفته‌ایم اما هنوز در بندهای اولیه آن همچون سن کودکی، عدالت، حق آموزش و.. دچار مشکل هستیم. موضوع عدالت بسیار مهم است که باید یکسان برای تمامی کودکان از هر قشر و شهری اجرا شود نه اینکه تنها وجودی نمایشی داشته باشد و طبقه‌ای خاص را پوشش دهد.

البته به نظر می‌رسد؛ تنها جامعیت قوانین در این حوزه تاثیرگذار نبوده و برای حمایت از کودکان علاوه بر وضع و اجرای قدرتمندانه قوانین بازدارنده و مجازات‌کننده باید به فرهنگ‌سازی در این خصوص پرداخته شود و نوع نگاه به کودک را در جامعه تغییر داده و رویه‌ای اعتدال‌گرایانه را نسبت به رفتار با کودک ترویج داد. نگاهی که در آن نه به کودک به عنوان حاکمی مطلق نگاه شود که در پی آن هرگونه سعی برای آموزش وی نوعی توهین به او تلقی گردد و نه به عنوان ملک والدین یا سرپرست که براساس آن انجام هر رفتاری نسبت به کودک یا هرگونه تصمیم‌گیری برای وی صحیح در نظر گرفته شود.



گزارش: شادی مکی، ایلنا/

ترکیه و ایرانِ پسا توافق

همسایه‌ای که از تحریم ایران سود می‌برد
حسین زمانلو، کارشناس ارشد علوم سیاسی دانشگاه حاجت تپه آنکارا در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی نقش ترکیه در دوران پسا توافق را بررسی کرده است.
 
ادامه مطلب ...

یا من رئیس اقلیم یا نابودی اقلیم کردستان؟

عرفان قانعی فرد*: همیشه مرام و عقیده مسعود بارزانی این بوده است که یا باید من برنده بازی باشم و یا اینکه کسی حق بازی ندارد و با این عقلانیت و توهم که او فردی بسیار مهم است همیشه خواسته است که بیشترین سهم را در عرصه سیاست داشته باشد؛ دیگر کردستان یا عراق تفاوتی ندارد زیرا در درک و فهم ابعاد خودبزرگ بینی و خود مهم بینی او، شاید روانشناسان هم عاجز بمانند.
 
ادامه مطلب ...

میتینگ سرحلقه ها در تهران

احمدی ن‍ژادی ها پنجشنبه به هم می‌رسند
گفتند احمدی‌نژاد رفته است؛ ولی ما می‌گوییم خیر، آن مرد کشور را حالاحالاها رها نخواهد کرد. دار و دسته مرد بهاری پنجشنبه همین هفته یعنی 8 مرداد از سراسر ایران به سمت پایتخت سرازیر می‌شوند تا به حرف‌های او گوش‌بدهند و خود را آماده اسفند امسال کنند.
 
ادامه مطلب ...

کارکردهای منطقه‌ای توافق هسته‌ای

آمریکا الگوی مذاکرات را برای حل چالش‌های خاورمیانه بکار می‌گیرد
نوذر شفیعی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی به اثرات منطقه‌ای توافق هسته‌ای ایران پرداخته است.
 
 

به محض اعلام توافق هسته ای تحت عنوان جمع بندی مذاکرات در 14 ژوئیه 2015، طرف های غربی و به خصوص آمریکایی به انحای مختلف رسمی و غیررسمی تمایل خود را مبنی بر تسری آثار مذاکرات و توافق اخیر در موضوع هسته ای با ایران به سایر حوزه ها به خصوص پرونده های منطقه ای نشان دادند.

طی روزهای اخیر دولتمردان آمریکایی در مورد آثار توافق هسته ای بر جنبه های منطقه ای آن بیشتر تاکید نموده و این کلید واژه را به کار گرفته اند که توافق هسته ای موجب خاورمیانه ای امن در آینده خواهد شد. در واقع این اظهارنظرهای مسئولین آمریکایی ناظر بر انتظارات، کارکردها و مطلوبیت هایی است که برای توافق هسته ای از سوی آن ها در حال تولید می باشد.

ایلان گلدنبرگ مدیر برنامه امنیت خاورمیانه در مرکز امنیت آمریکایی جدید و رابرت کاپلان عضو ارشد این مرکز اخیرا در مقاله ای در نشنال اینترست نوشتند: «اگر ایالات متحده و شرکای آن از مذاکرات هسته ای قبلی درس گرفته باشند و به دنبال یک استراتژی مهم و هماهنگ در منطقه هستند، در چند سال آینده برای بهبود اوضاع خاورمیانه جنگ زده، پتانسیلی به وجود آمده است. اما توافق نیمی از چالش ها را بر طرف می کند و نیمه دیگر مربوط به چارچوب ژئوپلیتیک پس از توافق است.»

از محتوای نوشته این دو تحلیلگر آمریکایی می توان اینگونه استنباط کرد که اساسا پیشنهاد می کنند آمریکا باید از الگوی مذاکراتی و توافق هسته ای جهت تنش زدایی استراتژیک با ایران در مسایل منطقه ای نیز استفاده کند. حتی معتقدند ضمانت مهم برای به سرانجام رسیدن توافق هسته ای، آغاز نوعی از روابط جدید منطقه ای میان ایران و آمریکاست.

علاوه بر دیدگاه تحلیلگران مزبور، برخی کارشناسان بر این باورند که اساسا توافق هسته ای در پرتوی تفاهم و دیدگاه مشترک و نانوشته ایران و آمریکا نسبت به تحولات و مسایل منطقه ای به دست آمده و به همین دلیل باید انتظار داشت دو طرف پس از توافق هسته ای به سرعت به سوی باز کردن پرونده های منطقه ای در تعاملات دوجانبه حرکت نمایند.

با عنایت به دیدگاه ها و مفروضات فوق، به نظر می رسد آمریکا اراده لازم برای سرایت دادن الگوی توافق هسته ای به گفتگو با ایران بر سر چالش های منطقه ای را دارد. به عبارت دیگر، گزاره صحیح تری که در این زمینه می توان بیان کرد آن است که آمریکا پس از توافق هسته ای به دنبال مدیریت سیاست های منطقه ای ایران می باشد. با این وجود، پرسشی که وجود دارد این است که چه الگوی احتمالی در این خصوص مورد نظر آمریکاست؟

در پاسخ به پرسش مزبور، حداقل 2 الگوی زیر را می توان مورد بحث قرار داد:

1-آمریکا و غرب پس از توافق هسته ای به دنبال الگوی اعمال فشار بیشتر بر ایران در پرونده های منطقه ای خواهند بود. بنابراین از طریق بهره گیری از اهرم های موجود از جمله ظرفیت متحدین منطقه ای و همچنین تقویت گروه های تروریستی تلاش می کنند سیاست ضربه به سرمایه های استراتژیک ایران و در نهایت اجبارسازی ایران به امتیازدهی در پرونده های منطقه ای را پیاده سازی نمایند. بدون تردید لازمه اصلی این سیاست، تندتر کردن شیب امنیتی تحولات منطقه به زیان ایران در آینده خواهد بود.

2-اما الگوی دوم آن است که آمریکا با هدف مهار بحران های منطقه ای و غلبه بر ناکارآمدی سیاست خاورمیانه ای خود، نیازمند استفاده از ظرفیت های یک قدرت با ثبات و مستحکمی مانند ایران است که قابل اتکا باشد. بنابراین آمریکا با پذیرش نسبی قدرت منطقه ای ایران در صدد مدیریت تحولات و چالش های خاورمیانه برخواهد آمد. در چارچوب این مدل، آمریکا بر پایه اصل «رقابت-همکاری» وارد تعاملات منطقه ای با ایران خواهد شد.

آن چه مسلم است تحولات آینده تعیین خواهد کرد که روابط ایران و آمریکا در عرصه تحولات منطقه ای و در دوران پسا توافق به کدام سو خواهد رفت، اما برای تشخیص سناریوی دقیق آینده توجه به ملاحظات زیر حائز اهمیت می باشد:

1-چالش های ایران  و آمریکا در مسایل منطقه ای بسیار عمیق و استراتژیک می باشد.

2-بسیاری از تحلیلگران، تمکین آمریکایی ها به خواست های ایران در فرایند مذاکرات هسته ای را ناشی از قدرت منطقه ای ایران می دانند.

3-آمریکایی ها در فرایند مذاکرات نشان دادند حاضر به دست کشیدن از حمایت متحدین منطقه ای خود نیستند.

4-توافق هسته ای موجب افزایش نگرانی ها نزد متحدین منطقه ای آمریکا شده است.

سخن آخر اینکه توافق هسته ای در راتقای موقعیت بین المللی و منطقه ای ایران بسیار تاثیرگذار می باشد. بنابراین استفاده از این فرصت برای توسعه و گسترش نقش دیپلماسی قطعا در دستور کار سیاست خارجی ایران قرار خواهد گرفت. با این تفاوت که:

1-ایران معطوف به حفظ، توسعه و ارتقای سرمایه های استراتژیک خود وارد هرگونه تعامل منطقه ای با دیگران خواهد شد.

2-ایران از هرگونه طرح و ابتکاری که مشروعیت قدرت ایران را به عنوان قدرت مسئول منطقه ای بپذیرد استقبال خواهد کرد.

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس -دیپلماسی ایرانی

انسجام قوانین و اراده اجرا

فصلی جدید در حیات اقتصادی کشورمان آغاز شده است. فصلی که جامعه از آن انتظار گشایش امور زندگی و معیشت روزمره و نیز کار برای فرزندان خود دارد.
 
ادامه مطلب ...

صندوق توسعه یا عقب‌ماندگی؟

محمد حضرتی-باحصول توافق تاریخی میان ایران و ۶ قدرت برتر جهان، فصل نوینی از تاریخ ایران آغاز شد که بی‌شک تعامل و حضور فعالانه در عرصه‌های بین‌المللی سنگ زیربنای آن خواهد بود.
 
ادامه مطلب ...

نگاه واقع‌بینانه به پساتحریم

احمد مجتهد-از اوایل سال 94 و با نزدیک شدن به هفته‌های پایانی مذاکرات هسته‌ای، اقتصاددانان شروع به اظهارنظر در مورد تاثیرات لغو تحریم بر اقتصاد ایران کرده‌اند. این نظریه‌ها مبتنی بر پیش‌فرض‌هایی در مورد زمان لغو تحریم، نحوه‌ برداشتن تحریم و شرایط سیاسی و اقتصادی جهان از جمله قیمت نفت و شرایط سال 2015 هستند. می‌توان این نظریه‌ها را حداقل به دو بخش تقسیم کرد: اظهارنظرهای خوش‌بینانه یا بدبینانه. علاوه بر نظریات خوش‌بینانه یا بدبینانه باید به شرایط فعلــی اقتصــاد ایران نیز توجه کرد. در پیش‌بینی‌های صندوق بین‌المللی پول، بانک جهانی و مجله اکونومیست رشد اقتصادی ایران در سال جاری پس از رکود سال 92، بین 3/ 1 درصد تا 3 درصد متغیر بوده و نرخ تورم بین 13 تا 20 درصد پیش‌بینی شده است.
 
ادامه مطلب ...

آغاز حمله نظامی، پایان جنگ سرد ترکیه و داعش

این بازی سیاسی است یا تغییر استراتژی؟
بعد از دو سال بی‌عملی، ترکیه در داخل مرزهای خودش و فراتر از آن وارد فاز تهاجمی شده است. اما چرا حالا؟
 
ادامه مطلب ...

متن فارسی قطعنامه 2231 ، برجام و ضمائم آن

وزارت خارجه منتشر کرد
پرونده 12 ساله مذاکرات هسته ای سرانجام 23 تیرماه 94 با قرائت جمع بندی پایانی مذاکرات از سوی محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران و فدریکا موگرینی مسئول هماهنگ کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا به پایان رسید.
 
ادامه مطلب ...

کشتار سربرنیتسا و مسئولیت حقوقی

پیامدهای حقوقی و کیفری جنگ بوسنی
دکتر مهدی علیخانی
در روزهای اخیر در کشور بوسنی و هرزگوین سالگرد کشتار سربرنیتسا برگزار شد. در میان مطالبی که در خصوص جنگ در بوسنی منتشر شده، به پیامدهای کیفری آن کمتر پرداخته شده است. این در حالی است که پیامدهای حقوقی و کیفری جنایات رخ داده علیه مسلمانان بوسنی به عنوان بزرگترین جنگ در اروپا پس از جنگ جهانی دوم، آثاری فراتر از قلمرو طرف های درگیر داشته و بر حقوق بین الملل کیفری و پیدایش دیوان کیفری بین المللی نیز موثر بوده است.
 
ادامه مطلب ...

توافق هسته‌ای به زبان ساده

عراقچی تشریح کرد:
براساس قطع‌نامه شورای امنیت و متن توافق، دوره‌ توافق ١٠ ساله است. پرونده ایران بعد از ١٠ سال در شورای امنیت خاتمه پیدا می‌کند. اینکه آمریکایی‌ها مثلا بگویند بعد از ١٠ سال قطع‌نامه دیگری می‌دهند از نظر ما خلاف توافق وین است. در پایان دوره ١٠ ساله موضوع از شورای حکام خارج می‌شود و فعالیت‌های هسته‌ای‌ ایران عادی خواهد شد.
 
ادامه مطلب ...

دارایی‌های بلوکه شده ایران چقدر است؟

اقتصاد ایران پس از توافق هسته‌ای
جواد صالحی اصفهانی، اقتصاددان می‌نویسد: روحانی با دستیابی به توافق هسته‌ای، سرمایه سیاسی قابل توجهی به دست آورد. بهترین جایی که وی می‌تواند این سرمایه را در آن هزینه کند، بهبود اوضاع اقتصادی است.
 
ادامه مطلب ...